✅به نام خدای مهربان ✅سه روز گریه!! (1) او در کلاس های من شرکت می کرد. به گفته خودش؛ نتایج شگفت انگیزی گرفته یود.! یک روز تماس تصویری گرفت و در مورد یک چالش صحبت کرد. در حین صحبتش، بانگ بادصبا بلند شد که وقت نماز مغرب است. از او خواستم صحبت را به بعد از نماز موکول کند. با لحن خاصی گفت؛ «مگه شما هم نماز می خوانید؟» اینجا بود که از خدا خواستم بیانم را شیوا و گیرا کند تا برایش توضیح دهم. اینچنین شروع کردم؛ اگر کسی نیاز مالی تو را برطرف کند چه می کنی؟ گفت؛ خب معلومه تشکر می کنم و تا عمر دارم محبتش را فراموش نمی کنم. اگر کاری هم از دستم براید برایش انجام می دهم. گفتم؛ اگر خدای نکرده روزی ماشینت پنچر شود با توجه باینکه خانم هستی، کسی به کمکت بیاید چه می کنی؟ گفت؛ خب تشکر می کنم و هر دفعه دیدمش به پاس آن محبتش سپاسگزاری می کنم. گفتم؛ به خودت نگاه کن ببین چه مشکل جسمی داری؟ گفت؛ هیچ! گفتم؛ چه کمبودی در زندگی داری؟ گفت؛ هیچ! گفتم؛ همسرت چطور هست؟ پدر و مادرت چه؟ گفت؛ همه عالی هستند. گفتم؛ «این همه نعمت را کی بهت داده؟» گفت؛ «خب معلومه خدا!» گفتم؛ پس این خدایی که این همه نعمت را بی منت به تو داده! به تویی که وجودت عاری از میلیون¬ها بیماری است، به من بگو ببینم؛ ... ادامه دارد ... ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc