مداد من
✅بسم‌الله الرحمن الرحیم ✅شاتل بی معرفت جان گرفت...(۴) - (کنجکاوی من بیشتر شد. پرسیدم:) الآن کجا ک
✅ بسم‌الله الرحمن الرحیم ✅ شاتل بی معرفت جان گرفت...(۴) - (کنجکاوی من بیشتر شد. پرسیدم:) الآن کجا کار می‌کنید؟ - کارگاه هیدرولیک و تجهیزات راهسازی که مال خودم هست. - وقتی برگشتید ایران، چه کسی شما را به کار دعوت کرد؟ - با تامل گفت، حقیقتا کسی نیامد. - چرا؟! ( در دلم گفتم؛ شاید شرکت به خصوصی که مد نظرش بوده نیامده، که بعد...) - نمی‌دانم چرا. - اینجا که وطن شماست و شما خارجی نبودید؟! (با تامل و تواضع گفت؛) درس‌هایی که من خواندم، اینجا نمی‌توانستند استفاده کنند... ...واین شد حکایت پروفسور چرمهینی که شاتل به هوا می‌فرستد اما در یک روستای کوچکی، مدیر یک کارگاه تجهیزات است و راضی است، نه طلبکار... هنگامی که ایشان را تا دم در بدرقه کردم، با تعجب دیدم که رفت سمت یک ماشین پیکان سواری! وقتی حیرت من را دید، با خنده نمکین گفت؛ من چند سال هست همین پیکان را دارم... ⚠️نابغه‌ای که بیست و هشت سال از او غافل بودیم، هم رسانه‌ها و هم مسئولین. پرفسور رحمت الله چرمهینی. یکی از همان ایرانی‌های متعهد که می‌شنوید در ناسای آمریکا کار کردند. و هنوز هم دانشمندان گمنام ایرانی در جاهای مختلف کارهای بزرگ می‌کنند... ✍ ح.د 🌞روزهای گرم ۱۴۰۱ ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc