✅ به نام خدای الف-لام-میم
✅ و آن لحظه که چشمانم به آسمان شهر افتاد...
اگر به آسمان اردکان نظاره کنید شلوغی آسمان شهر را خواهید دید.
انگار خبری در راه است.
رفت و آمد بین اهالی آسمان زیاد شده،با نگاه دقیق به چشمانشان می شود اشتیاقشان به یک وصال را فهمید.
آنانکه به راه آسمان آشناتر از راه زمین هستند، همه شان آمده بودند بر فراز آسمان اردکان.
به راستی چه خبری در راه است؟!!
در پیش رو و در صف اول رفت و آمد ها انگار عاصی زاده ها، زفاک ها وآقا محمد ها را می تواند دید.
آنانکه «عند ربهم یرزقون» اند،(-160 آل عمران) چرا به آسمان این کره خاکی آمده اند؟
در نگاه هایشان دقیق تر شدم، انگار زاویه دیدشان جای خاصی را نشان می دهد!
زاویه دیدشان را مستقیم گرفتم و جلو رفتم به محله عتیق یزد رسیدم!
شلوغی آسمان اردکان در این چند روز هرچه هست، به محله عتیق یزد ربط دارد.
همراه نگاهشان شدم تا رسیدم به امام زاده جعفر(ع)، عجب!
در این امام زاده چه خبر است؟ باعث شلوغی اسمان اردکان هرچه هست در همین جاست؟؟
فضولی من و مدادم، اجازه نداد آرام بمانیم به همین خاطر امتداد زاویه دیدشان را گرفتیم و جلوتر رفتیم،به به عجب صحنه ای...
آری! شلوغی آسمان علتش استقبال از رفقای شهیدشان است و اینجا معراج الشهدای یزد.
در بین این شلوغی ها نگاه های علیرضا، نگاه های خاصی بود.
دل من و مغز مدادم از دل بندی به درجه انفجار رسید، تا زمانی که معنای این نگاه های آسمانی علیرضا را فهمیدیم.
او کوچک ترین شهید اردکان است که 14سال سن داشت که شهد شهادت نصیبش شد. امتداد نگاهش قسمت مشخصات جلو تابوت 2 شهیدی بود که قرار است تا چند روز دیگر روی دستان مردم ولایتمدار اردکان تشییع شوند.
در بین 15شهیدی که قرار است در روز شهادت حضرت مادر(سلام الله علیها) فضای استان یزد را عطرآگین کنند رفقای شهیدمان کوچک ترین شهیدی(۱۷ساله و۱۹ساله) هستند که قرار است من و تو در اردکان مهمانشان باشیم.
آری 2 همرزم و رفیقشان در عملیات کربلای 5 در شلمچه به آسمانیان پیوستند که (عند ربهم یرزقون) اند.
گفتم شلمچه،نوشت شلمچه اما باید بخوانیم؛ کربلا...
به امید روزی که شهد شهادت نصیبمان شود.
حسن شاکر
سومین روز بهاری زمستان1401 اردکان
#زمستان_اردکان_بهاری_شد
#تشییع_شهدای_گمنام
✏️
@medadman
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc