مداد من
✅ بِسم اللّه الْخالِق ✅ از یمن تا محراب شهادت!!(۴) اگر با عینک ظرافت و حقیقت به تاریخ نگاهی بیندا
✅ بِسم اللّه الْخالِق ✅ از یمن تا محراب شهادت!!(۵) درونش را شوری فرا گرفت، غَلَیانِ مرض چون سرطانی فراگیر تمام روحش را درنوردید: «فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ»، «بقره ١٢» «در دلهای ایشان بیماری (جهل و عناد) است، خدا بر بیماری آنها بیفزاید، و برای ایشان است عذابی دردناک، به سبب آنکه پیوسته دروغ می‌گفتند.» این آیه در وصف منافقین است. به راستی که برازنده ی خود اوست. ویژگی هایی چون: ریاست طلبی و خود برتر بینی اصلا به خاطر حفظ همین ریاست طلبی بر قبیله اش به علی (علیه السلام) پیوست. چون با رفتن به سمت معاویه باید با خاندانش وارد جنگ می شد. به کوفه رسید. همانطور که پیش بینی می کرد؛ در کوفه، خلیفه عادل به حساب بیت المال آذربایجان رسیدگی کرد. مچش را گرفت. چهار صد هزار درهم را از بیت المال زنده کرد. اين مسئله در كنار عزل از حكومت آذربايجان، از عوامل اصلی ناراحتی اشعث از حضرت على (علیه السلام) شد. بر رفتار بعدی او نیز در مقابل ايشان تأثير عمده ای گذاشت. مسئله ای كه عدم رضايت مولای متقیان را از اشعث نشان داد، عزل وی از رياست قبيله كنده و ربيعه در آستانه جنگ صفين بود. در ابتدا علی (علیه السلام) ، توجهی به او نداشت. او می‌خواست ریاست قبیله کنده و ربیعه را به حسّان بن مخدوج بسپارد. ولی این کار را صلاح ندانست. امیر مؤمنان در جنگ، بالاجبار منافق پسر کافر (اصطلاحی که خود حضرت برای اشعث به کار برده است) را فرمانده جناح راست سپاه خود قرار داد. در ابتدای جنگ برای خالی نبودن عریضه فعالیت هایی داشت. مثلا هنگامی که لشکریان شام آب را بر سپاه عِینُ الله بستند، وی توانست با نیروهای خود، راه آب را باز کند. 👈 ادامه دارد... ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc