هدایت شده از اشعار مهدی کبیری
به نام خدا از لطف چشمانت همه دیدند گل واژه های آسمانی را تو آمدی تا با کراماتت رسوا کنی جهل جهانی را خیر تو را دیدند اشیا هم جمعند قهر و صلح تو باهم اخم تو تنها علتش این بود تا بشکند بت های فانی را ایل و تبارش را نپرسیدی لبخند تو جان داد سلمان را تو هم دلی را یادمان دادی تشریح کردی هم زبانی را هر قدر که اهل جفا بودند بر دشمنانت هم دعا کردی باخلق و خوی بی مثال خود تفسیر کردی مهربانی را در چشم تو انسان شرافت داشت لطفت به بدها هم عنایت داشت از زیر چترت رد نمیکردی حتی فلانی و فلانی را... اما گذشت و روزها رد شد دنیا ولی غربال خواهد شد ای کاش بین خوب ها باشیم پایان این خانه تکانی را باید بیاید مرسلی دیگر نام محمد با یلی دیگر پایان دهد داغ جگر سوز این سینه های جمکرانی را اسلام مظلوم است در دنیا دوره شده با فتنه ی اعدا باید بیاید تا بخشکاند از ریشه این ظلم و تبانی را @mehdikabiri_qom