. ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍃🍂🌺 🍃🌺 💥 *سه دقیقه در قیامت💥* 🌺 🔹 و دوم 💠 قسمت قبل :.. در همين حال يک دفعه به من نگاه کرد و حرف زشتی را به مولا اميرالمومنين عليه السلام زد. ❇️ من دیگر سکوت را جایز ندانستم. تا این حرف زشت از دهان او خارج شد و بقیه زائران شنیدند دیگر سکوت را جایز ندانستم. یکباره کشیده محکمی به صورت اوزدم. بلافاصله چهار مأمور به سر من ریختند و شروع به زدن کردند. ☸️ یکی از مأمورین ضربه ى محکمی به کتف من زد که درد آن تا ماه ها اذیتم می کرد. چند نفر از زائرین جلو آمدند و مرا از زیر دست آنها خارج کردند. من توانستم با کمک آنها فرار کنم. 💢 روزهای بعد، وقتی برای حرم می رفتم سر و صورتم را با چفیه می بستم. چون دوربین‌های بقیع، مرا شناسایی کرده بود و احتمال داشت بازداشت شوم. 💫 خلاصه اینکه ان سفر، برای من بیاد ماندنی شد. اما در لحظات بررسی اعمال، ماجرای درگیری در قبرستان بقیع را به من نشان دادند و گفتند: شما خالصانه و فقط به عشق مولا علی علیه السلام با آن مأمور درگیر شدی و کتف ما آسیب‌دید. برای همین ثواب جانبازی در رکاب مولا علی علیه السلام در نامه عمل شما ثبت شده است! 💥 قسمت پنجاه و سوم کتاب ( *سه دقیقه در قیامت* )?با تشکر*🌹 🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺