✍️از اثر یک لقمۀ حرام تا پمپاژ حرام خواری 🔹فضل بن ربیع مى گويد؛ روزی شريك بن عبد اللّه را به دربار مهدى عباسى آوردند. مهدى عباسى به او گفت: شريك! نمى گذارم از دربار بروى، مگر يكى از اين سه كار را قبول كنى: يا قاضى القضات من بشوی، يا معلم بچه هاى من باشی و يا امروز از غذاى من ميل كنی. 🔸شريك بن عبد اللّه در فكر فرو رفت. اگر هیچکدام را قبول نمى كرد، مهدى عباسى مى گفت: جلاد گردن او را بزن! و از شهداى بلندمرتبه مى شد. اما شريك در جواب گفت: منصب قاضى القضاتى، قرار دادن خودم در لب جهنم است، پس اين را نمى خواهم. معلمى بچه هايت را هم نمى خواهم، چون اين بچه ها فردا رئيس مملكت مى شوند و مثل او ظلم مى كنند، لذا گفت: يك ناهار حرام خوردن عيبى ندارد و قبول كرد. 🔹مهدى عباسى به رئيس آشپزخانه دستور داد، از مغز استخوان و شكر، چند نوع غذا درست كنيد و بياوريد. رئيس آشپزخانه كه شاهد جريان بود، رفت و بعد از دو ساعت آمد، گفت: غذا آماده است و به مهدى عباسى آرام گفت: شريك بن عبد اللّه، اگر امروز اين غذا را بخورد، هيچگاه رستگار نخواهد شد. يعنى به قدرى معلوم بود كه آشپز هم فهميد. 🔸شريك بن عبد اللّه سنان غذاى حرام را خورد و بعد هم منصب قاضى القضاتى را قبول كرد و هم معلمى بچه ها را پذيرفت. لقمۀ حرام ، نور خدا را در باطنش خاموش کرد و او زمين گير شد. 📖وقایع الایام، شیخ عباس قمی ص۸۶ 🏛در سیستم اقتصادی ما، موتور نقدینگی روزانه بیش از 5 هزار میلیارد تومان (به ازای هر نفر 60هزار تومان) خلق پولِ حرام را در زندگی مردم پمپاژ میکند؛ اموال فقرا را به تاراج می برد و تورم 50 درصدی را بر مستضعفین تحمیل می نماید. چگونه انتظار داریم نور ایمان و انرژی بندگی در این جامعه باقی بماند تا حرف حق شنیده شود و چراغ تقوا و عفاف و عدالت کم نور نگردد ؟ @MataNevesht BinesheTamadoni.ir