🔴
مبادا به تجمّلات دنیا و زر و زیور آن دل خوش کنی
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
و امام سجّاد علیه السلام فرمود : اسماء بنت عمیس حکایت کرده است :
روزی امیرالمؤ منین علیّ علیه السلام در یکی از جنگ ها غنیمتی به دست آورد و گردنبندی برای همسرش فاطمه علیها السلام خریداری کرد و به عنوان هدیّه تحویل او داد و حضرت آن را پوشید .
روز بعد ، حضرت رسول صلوات اللّه علیه به منزل ایشان آمد و گردنبند را در گردن دخترش دید ، فرمود : دخترم ! مردم و دنیا تو را نفریبند ، تو دختر رسول خدائی ، مبادا به تجمّلات دنیا و زر و زیور آن دل خوش کنی .
حضرت زهراء علیها السلام با شنیدن این سخن ، گردنبند را از گردن خود در آورد و پس از فروش با پولش غلامی خرید و او را آزاد کرد و پیامبر خدا شادمان و مسرور گشت
مستدرک الوسائل : ج 5 ، ص 244 ، ح 1
داستان دلنشین منبر
@membariha313