#محرم_98
#شب_دوم
#واحد_سنگین
بند1️⃣
دلشوره هام زیاد شده برات داداش
دارم میسوزم مث شمع یواش یواش
اینقده حرف رفتنو با من نزن
از خواهرات خدا تو رو نگیره کاش
شبیه اون قدیما باز پیشم بشین
خودت رو تو چشای خیس من ببین
الهی که سایت بمونه رو سرم
ندارم آرزوی دیگه ای جز این
دلشوره دارم دلشوره داری
آخه چرا میخوای ما رو تنها بذاری
حتی یه لحظه فکرش عذابِ
بری و ما رو توی این صحرا بذاری
بیا بریم تو رو خدا دلبرِ زینب
پشت و پناه من تویی یاورِ زینب
سایت الهی کم نشه از سرِ زینب
سایت الهی کم نشه از سر زینب
بند2️⃣
تقدیر زینبت دوباره ماتمه
از وقتی اومدیم دلم پر از غمه
دارم میبینم اون روزی رو که داداش
داری میای با قد خم از علقمه
دارم میبینم داره چی میاد سرم
کسی نمونده واسه یاری حرم
لحظه ای که بهم میگی برام بیار
پیرهنی که با گریه دوخته مادرم
یادته مادر روزای آخر
با دستی که شکسته بود پیرهنتو دوخت
یادته اون روز کنار بستر
صحبت کربلا شد و چقد دلش سوخت
حسین تو رو به جون من بریم مدینه
حرف جدایی رو نزن بریم مدینه
تنگ دلم برا حسن بریم مدینه
سایت الهی کم نشه از سر زینب
بند3️⃣
بعد تو ما اسیر و در به در میشیم
انگشت نمای مردم گذر میشیم
ما که ندیده سایمونُ هم کسی
میدونی بی تو با کی همسفر میشیم ؟
اگه بشم یه روز اسیر سلسله
یه لحظه هم ازش نمیکنم گله
خودت میدونی واسه زینبت داداش
اسیری نه ولی جدایی مشکله
کاشکی بمیرم اما نبینم
گلویی که میبوسمش به خون نشسته
خدا نیاره یه روز ببینم
که حرمتت رو توی شام کسی شکسته
میبینمت تو بزم شام که اشک میریزی
وقتی که میشنوی میاد حرف کنیزی
انگاری که تا اون روزا نمونده چیزی
سایت الهی کم نشه از سر زینب
شعر و سبک:علیرضا خضری
http://Eitaa.com/tekyenokari