#محرم_98
#شب_سوم
#واحد
بند1️⃣
از کجا برات بگم ... خرابه ؟
یا از حال و روزم که خیلی خرابه
یا از بغضی که تو گلوی ربابه .. باباجون
به سر رسیده گریه هامون
میباره دونه دونه بارون
خرابمون شده چراغون
خوش اومدی ... صفا آوردی
نیومده دلم رو بردی(2)
ای بابا ...
بگو چرا بی بدنی
ای بابا ...
چه رفتن و اومدنی
ای بابا ..
من الذی ایتمنی
بند2️⃣
از کجا برات بگم ... اسارت؟
یا از دستای بسته و از جسارت
یا از آتیش خیمه و قتل و غارت... نبودی
امون از این همه حسودی
تنم شده پر از کبودی
با سنگ کینه ی یهودی
دلم شکست .. با ناسزاشون
سرم شکست .. تو کوچه هاشون۲
ای بابا ...
میشه باهام حرف بزنی
ای بابا
چه رفتن و اومدنی
ای بابا
من الذی ایتمنی
بند 3️⃣
از کجا برات بگم ... از اون شب
که داشتم روی ناقه میسوختم از تب
همون شب که جاموندم از عمه زینب ... بریدم
تا زجر بی حیا رو دیدم
رو خاک صحرا میدویدم
چه حرفایی ازش شنیدم
هنوز داره ... پاهام میسوزه
دل همه .. برام میسوزه
ای بابا
تو نور چشمای منی
ای بابا
چه رفتن و اومدنی
ای بابا
من الذی ایتمنی
شعر و سبک:محمدرضا محمدی
http://eitaa.com/tekyenokari