🔺طائف رفت، نامه نوشت و نماینده برای شاهان دنیا فرستاد. هفت نامه در سال هفتم هجری – همزمان در یک سال – به سران دنیا نامه نوشت.این نشان دهندۀ حکومت و سیاست پیغمبر است. 🔻 رکن دوم «وَ اسْتَقِمْ کَما أُمِرْتَ»؛ استقامت کن! دینداری، حکومت داری، سیاست مداری و اصلاح جامعه زحمت دارد. به تو ساحر و مجنون می گویند، مسخره ات می کنند؛ ولی باید تحمل کنی؛ «وَ اسْتَقِمْ کَما أُمِرْتَ». هزینه دارد، یارانت را شکنجه می کنند، عزیزانت را آزار می دهند؛ ولی باید صبر و استقامت کنی. حضرت در مسجدالحرام می آمد، کنار حجر اسماعیل می ایستاد و مردم را به خدا دعوت می کرد: «قُولُوا لَا إِلَهَ اللهُ تُفْلِحُوا» مشرکین هم سر و صدا می کردند، می گفتند: سر و صدا کنید تا کسی قرآن را نشنود. ▪️ بصیرت طفیل بن عمرو دوسی «طفیل بن عمرو دوسی» می گوید: آمدم مکه، گفتند: پنبه در گوش هایت بگذار که حرف این شخص را نشنوی. من هم دو تا پنبه در گوش هایم گذاشتم، رفتم طواف (در آن زمان حج وجود داشت ولی به رسم جاهلی) با خود گفتم: عجب کاری است!بگذار پنبه را در بیاورم و گوش کنم! عمرو دوسی پنبه را در آورد و نشست و گوش کرد. دید!اینها که پیغمبر می گوید: حرف های بدی نیست. پیغمبر می گوید: دروغ نگویید، معصیت نکنید، زنا نکنید. دوسی مسلمان شد، به منطقه خودش قبیلۀ دوس رفت، فامیل هایش را تا توانست– نزدیک به هشتاد نفر – مسلمان کرد و برگشت مکه، عرضه داشت: یا رسول الله! من هشتاد نفر را مسلمان کردم. حالا شما دعا کنید تا بتوانم افراد بیشتری را مسلمان کنم. رسول خدا دعا کرد: «اللّهُمَّ أهْدِ دَوْساً «ثم قال:»اِرْجِع إِلَیَّ قومک»؛ خدایا! قبیله «دوس»را به سوی من جذب کن!پروردگارا! قبیله «دوس»را مسلمان کن.[3] این گونه نبود که پیغمبر اکرم به یک جا و دو جا اکتفاء کند، به جاهای مختلف، نامه نوشت و نماینده فرستاد. 🔻 رکن سوم «وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ»؛ پیغمبر! به حرف های این مشرکان گوش نده، هر یک از مردم ممکن است حرفی بزند، اما تو کار خودت را انجام بده!👇👇👇