🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
من بدجوری ناراحت شده بودم😣 شب بود و همه خوابیده بودن ولی من نمیتونستم بخوابم.
اومدم سجاده امو پهن کردم نشستم اول با خدا حرف زدم و گریه کردم😭 بعد هم با داداش ابراهیم گفتم من تا حالا مشهد نرفتم توروخدا داداش جور کن برم مشهد
بعد یه هفته زنگ زدن پس فردا راهی مشهد هستید جور شده تو هم بیای باور نمیکردم😍 پشت گوشی فقط داشتم اشک😭
می ریختم فقط اینو میتونم بگم من مدیون داداش ابراهیم هستم اونم خیلی 😔😔
#خادم
@ebrahimdelha🌹
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃