⭕ نظر رهبری در مورد مطالبه گری مصداقی چیست؟ بخش دوم 🔸حال اگر بیانی باشد که این مشی را در ظاهر نقض کند مانند صحبت ایشان در جمع دانشجویان شیراز در 87/2/14 باید با دقت بیشتری بررسی گردد! اما بیان شیراز! در این سخنرانی ایشان میفرمایند: "مصداق‌سازی نکنید... چرا که هم احتمال اشتباه هست، هم وسیله‌ای به دست میدهید برای اینکه آن زرنگ قانوندانِ قانون شکن - که من گفته‌ام قانوندانهای قانون شکن خطرناکند - بتواند علیه شما استفاده کند." که این قسمت از بیانات جدا و بریده از فضا و قرائن حالیه و مقالیه و بدون در نظر گرفتن مقام بیان و مخاطب سالهاست که سند مخالفت رهبری با مطالبه گری و عدالت‌خواهی مصداقی شده است و این از نظر ما اشتباه است. چرا که مقام بیان دلجویی از دانشجویان معترضی بوده که در مسیر عدالت خواهی با انها برخورد شده! 🔸رهبری ضمن تایید ایشان و دلجویی از آنها در خلالش راهکاری هم بیان میکنند "در بیانات نماینده‌ی انجمنهای اسلامی دانشگاه شیراز هم حرفهای خیلی خوبی گفته شد که اینها حرفهای دل ماست." ... "وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم‌*که در طریقت ما کافری است رنجیدن. نرنجید؛ دنبال کار بروید. همین مطلب را عیناً خطاب به آن برادر عزیزی که به عنوان نماینده‌ی جامعه‌ی اسلامی، بسیار متین و شیوا مطالبی را بیان کردند، عرض میکنم. این حرفها، حرفهای دل ماست؛ منتها فرق ما و شما این است که ما بر اثر تجربه‌ی روزگار فهمیده‌ایم که یک مقداری باید انسان تحمل و صبر کند". 🔸یعنی فضای جلسه بیان اعتراض و گلایه از برخوردها از طرف دانشجویان و دلجویی از طرف رهبریست که در ضمن آن یک راهکار را بعنوان زرنگی به این جوان دلگیر ارائه می‌دهد. " اینجا هم من این بیان را یک پرداختی بکنم: ببینید، شما میگوئید که ما شعار عدالت میدهیم؛ دانشجو را میگیرند، اما آن کسی را که به عدالت صدمه زده، نمیگیرند. قوه‌ی قضائیه چنین، یا دستگاه مسئول چنان. خوب، اینجا شما باید زرنگی کنید؛ یک لحظه از درخواست و مطالبه‌ی عدالت کوتاهی نکنید؛ این شأن شماست. جوان و دانشجو و مؤمن شأنش همین است که عدالت را بخواهد. پشتوانه‌ی این فکر هم با همه‌ی وجود، خودم هستم و امروز بحمداللَّه نظام هست. البته تخلفاتی هم ممکن است انجام بگیرد؛ شما زرنگیتان این باشد: گفتمان عدالت خواهی را فریاد کنید؛ اما انتقاد شخصی و مصداق‌سازی نکنید. " 🔸یعنی اساسا این نه بعنوان یک اصل بلکه بعنوان یک رندی و زرنگی مطرح شده است. دوما منصوص العله است یعنی حتی اگر مقام بیان را نپذیریم اینکه گفته نکنید علتیش را هم بیان کرده و تا زمانی که علت پابرجاست این حکم "نکنید" هم باقیست و اگر علت یعنی امکان اشتباه و نیز دادن فضا به قانون دان قانون گریز برای گیر انداختن مطالبه‌گر (حالا یا در اثر بی‌تجربگی یا بی‌دقتی و...) هست، نباید مطالبه‌گری به سمت مصداق توسط این مخاطب صورت بگیرد. 🔸اما اگر مخاطب بتوان اشتباه در تشخیص مصداق را با کار دقیق و علمی به پشتوانه سالها پیشبرد جریان عدالتخواهی به حداقل رساند(مثل قضیه حکم داماد آقای شهردار) و همچنین ضربه خوردن از جریان فاسد قانون‌دان قانون گریز را با تسلط به قانون و حربه‌های این جریان، خنثی کند علت این حکم نیز از میان می‌رود و دیگر منعی باقی نمی‌ماند.