🔴 مغلطه فرماندهی سنتکام و اعتراف به شکست از یمنیها /1
🔻ژنرال کنت مککنزی که نزدیک به سه سال است فرماندهی یکی از ایستگاهها یا مراکز راهبردی فرماندهی جهانی امریکا که در راستای توهم اداره جهان و امپراتوری امریکایی ایجاد شد را بر عهده دارد، منطقهای موسوم به سنتکام یا به عبارت دقیقتر «ستاد فرماندهی مرکزی ایالات متحده آمریکا» که همه آسیای غربی تا آسیای مرکزی، افغانستان، پاکستان و کشور مصر را در بر میگیرد، در واقع یکی از شش ستاد فرماندهی ارتش تروریستی امریکا است که مرکز آن در پایگاه هوایی مکدیل در ایالت فلوریدا قرار دارد. این ستاد در سال 1983 تشکیل شد و هدف دقیق از تشکیل آن به ادعای مقامات امریکایی در آن زمان، جنگ نفتکشها در خلیج فارس بوده است.
🔻این ستاد فرماندهی در بسیاری از کشورهای آسیای غربی پراکنده است و آخرین پایگاه آن در آسیای مرکزی که در پایگاه هوایی ماناس قرار داشت سالها پیش تعطیل شد و امروز حضور آن فقط در کشورهای عربی منطقه محدود شده است. این فرماندهی که در واقع تلاش امریکا برای ایجاد سلطه جهانی خود با ایجاد شش مرکز فرماندهی (شامل امریکا، اروپا، افریقا، آسیای شرقی و امریکای جنوبی است) است تاکنون 14 ژنرال 4 ستاره را به خود دیده که همه این ژنرالها پس از پایان کار خود به مقامات عالی در ارتش، وزارت جنگ یا حتی دولت امریکا رسیدند که نمونه بارز آن ژنرال جیمز متیس وزیر جنگ دوران ترامپ، لوید آستین وزیر جنگ فعلی که سه سال و ژنرال دیوید پترایوس است کمی بیش از 20 ماه این فرماندهی را بر عهده داشت. البته افراد دیگری مانند جان ابیزید و... اشاره کرد.
🔻سنتکام، به دلیل بحرانآفرینی رژیم صهیونیستی و تلاشهای امریکا برای حمایت از این رژیم از زمان تاسیس مهمترین فرماندهی خارجی ارتش تروریستی امریکا بوده است، هر چند نسبت به 5 فرماندهی دیگر مساحت کمتری دارد، اما بیش از همه آنها درگیری داشته و مهمترین قابلیتهای عملیاتی ارتش امریکا در این محدوده فرماندهی قرار دارد. اما اینکه چرا سایر مراکز فرماندهی به اندازه سنتکام درگیری ندارد به این دلیل است که موجودیت نامشروعی بنام رژیم صهیونیستی در آن مناطق حضور ندارد که عامل تنش، بحران و درگیری باشد. به همین دلیل ژنرالهای امریکایی که به این حوزه میآیند عموماً افراد کارکشتهای میشوند که نه تنها در حوزه نظامی باید قابلیت خود را نشان دهند که در نهایت تبدیل به دیپلمات هم میشوند.
🔻در واقع، همه امورات در این فرماندهی چه نظامی و چه دیپلماتیک بر عهده فرمانده آن است و به قول معروف، میدان و دیپلماسی در کنار هم هستند. نکته مهم اما در مورد ژنرال مککنزی این است که او دوست دارد جا پای کسانی بگذارد که پیش از این در سنتکام فرماندهی کردند و بعدها وزیر یا فرمانده ستاد ارتش یا سفیر شدند. او همین الان هم بازنشسته است و چند هفته و شاید هم چند ماه دیگر بیشتر در این جایگاه قرار ندارد و به همین دلیل همه تلاش خودش را میکند تا چهرهای تاثیرگذار، متفکر و البته منطقی از خود بر جای بگذارد. به همین دلیل زیاد مصاحبه میکند، سفر زیاد میرود و اظهارنظرش در حوزه دیپلماسی نظامی بیش از سایر ژنرالهای امریکایی است.
🔻اظهارات او در مورد ایران از زمان حضورش در سه سال پیش در منطقه جالب توجه بود، او نگاه ویژهای بر توانمندیهای نظامی و دفاعی ایران دارد و از روزی که در منطقه حاضر شده با متحدان ایران و حتی نیروهای مسلح کشورمان درگیر بوده و این درگیری در چند نوبت حتی نزدیک بود به جنگ منتهی شود. او در ترور رستم ایرانشهر مسوولیت داشت و سال گذشته هم از طرف شخص ترامپ ماموریت داشت تا مقدمات ضربه نظامی به ایران را فراهم کند. درگیریهای مستقیم و غیرمستقیم او با ایران در این سه سال، مککنزی را به گفتن حقیقت مجبور کرده، هر چند او مانند سایر امریکاییها تلاش دارد تا این حقیقت را با چاشنی دروغ تحویل مخاطب بدهد.
🔻اظهار نظر او در مورد توانمندی موشکی ارتش یمن، اعتراف غیرمستقیمی به شکست است! او وظیفه داشت تا با مشارکت در محاصره دریایی یمن مانع از رسیدن تسلیحات و تجهیزات راهبردی به نیروهای مسلح این کشور شود و حالا که میبیند این تسلیحات که همان موشکهای بالستیک، کروز و پهپادهای انتحاری هستند در حال عوض کردن معادله نبرد بوده و متحدان امریکا را به گوشه رینگ برده است میخواهد آن را رفع رجوع کند، همه هدف او در این گفتوگو این است که بگوید موشکی از ایران به یمن نرفته، اما همه موشکها یمنی هستند! در حالی که سعودی و امارات هر روز به کاخ سفید شکایت میکنند که تسلیحات ایرانی از سمت دریا به داخل یمن میرود و ارتش امریکا توانایی مقابله با آن را ندارد.