هدایت شده از mesaghمیثاق
تسهیل مسیر جهنم! مگر نه آنکه کاربران اینستاگرام و ... بدون اندکی زحمت و صرفا با فشردن چند دکمه و جستجوی بی‌حد و مرز، در مدتی بسیار کوتاه 👈به آسانیِ👉 هرچه‌تمام‌تر می‌توانند به مستهجن‌ترین محتواهای ضد اخلاقی و مخرب‌ترین محتواهای ضد دینی و ضد ملی دست یابند؟ آیا چنین وضعیتی مورد تأیید دین است؟ قرآن کریم فرمود: ثمّ السّبیلَ یسّره(سوره‌ی عبس، آیه‌ی ۲۰) آیا نباید مسیر «رفتن به بهشت» برای مردم «آسان» باشد و مسیر رفتن به «جهنم» برای مردم «دشوار»؟ آیا دین و عقل به چیزی جز این حکم می‌کنند؟ براستی آیا هم‌اکنون در فضای «اینستاگرام» و برادران و خواهرانش، مسیر رفتن به بهشت در نهایت دشواری نیست و مسیر رفتن به جهنم در نهایت آسانی هموار نشده است؟ با چنین وضعیت دهشتناک، اسف‌بار و غیر قابل تحمل چه باید کرد؟ (بیشتر بخوانید. 👇) همیشه شرایط کار «شیطان» برای اغواگری «آسان» بوده است و شرایط کار «رهبران الهی» برای هدایت «دشوار»؛ زیرا شیطان ما را به لذت‌های لحظه‌ای و نزدیک و دم‌دست (اما زودگذر و بدبخت‌کننده) دعوت می‌کند، اما رهبران الهی ما را به لذت‌های بی‌نهایت، همه‌جانبه، سعادت‌بخش و ابدی (اما اندکی صعب‌الوصول و اندکی هم دور) بشارت می‌دهند. شیطان ما را به راه‌های «سرازیر» دعوت می‌کند (= پسرفت و سقوط)، اما رهبران الهی ما را به راه‌های «سربالا» فرامی‌خوانند (= رشد و سعادت). اکنون به راحتی می‌توانیم بفهمیم که چرا انسان در هنگام ارتکاب گناه(مانند مستهجن‌نگری) «حضور قلب» خوبی دارد، اما برای کسب حضور قلب در «نماز»، فشار زیادی به انسان وارد می‌آید. پس «راه حق» و «راه شیطان» در دو وضعیت یکسان نیستند. بنا بر همین حقیقت کلیدی، رهبران الهی هیچ‌گاه بسترها و محیط‌هایی را که ذاتا فسادزا بودند، تحمل نمی‌کردند و نمی‌کنند و در این شرایط، توهم «اثرگذاری کلان» به آنان دست نمی‌داد؛ یا از آنجا هجرت می‌نمودند(مانند حضرت رسول اکرم و حضرت لوط)، یا آن محیط را از اساس ویران می‌ساختند(مانند مسجد ضرار)، یا مدیریت حاکم بر آن را براندازی می‌کردند(مانند حضرت رسول اکرم در فتح مکه و حضرت امام خمینی در براندازی رژیم پهلوی). 👆 برخوردها و تدابیر یادشده، همگی از مصادیق مهم «واقع‌بینی کلان» هستند که غفلت از آن، نتیجه‌ی مبارزه را از پیش روشن می‌سازد؛ «شکست قطعی و حتمی»! پس این «توهم» را باید کنار گذاشت و به دیوار کوبید که شرایط «تخریب‌کنندگان» و «اصلاح‌گران» در زمین دشمن(مانند اینستاگرام) یکسان است (یا نباید تصور کرد که اگر هم این شرایط یکسان نیست، این تفاوت در شرایط به گونه‌ای نیست که نتوان به ثمربخش بودن مبارزه امیدوار بود!). وجود این توهم در افراد، موجب ایجاد امید و انگیزه‌ی کاذب برای «اثرگذاری کلان» در این‌گونه محیط‌هاست که ثمره‌ی این توهم چیزی جز استمرار و استحکام حاکمیت دشمنِ محاربِ صهیونیستی بر فضای مجازی کشور و بقای «قتلگاه جوانان و نوجوانان» نخواهد بود. ابرشاگرد