هدایت شده از mesaghمیثاق
✡️ ساموئل هانتینگتون ، جوزف نای ، جین شارپ ، فرانسیس فوکویاما ١٩٨٧، در آستانهٔ وقوع سلسله کودتاهای مخملی اروپای شرقی، وقتی هانتینگتون در مقام رئیس ٨٣مین نشست سالانهٔ آکادمی علوم سیاسی آمریکا به شیکاگو رفت تا به صورت‌بندی مأموریت‌های «سیاستمداران اصلاح‌طلب» بپردازد، گفت: نظام جمهوری اسلامی ایران «یک شرّ بدتر از نظام‌های استالین و هیتلر» است که «هر وسیله و هر میزان خشونتی در راه سرنگونی آن مشروع است.»!! پیشنهاد استراتژیست پنتاگون برای براندازی جمهوری اسلامی، گسترش «علم سیاست دموکراتیک» بود؛ تئوری‌ای که خیلی سریع مبنای کنش‌های سیاسی برخی ها در ایران را ساخت و به‌عنوان تز مرجعِ «گذار به دموکراسی» در دانشگاه تهران تدریس شد. هانتینگتون، نای، شارپ و فوکویاما چهره‌های نامدار حلقه‌ای هستند که آنان را «فلاسفه پنتاگونی» می‌نامیم. هر ۴ نفر، فارغ‌التحصیل دانشگاه هارواد و از پژوهشگران ارشد بنیادهای راکفلر، فورد و کارنگی به‌شمار می‌رفتند و از استراتژیست‌های وزارت دفاع آمریکا بودند و برخلاف روشنفکران لیبرال نه‌تنها به افشای هویت جاسوسی خود حساسیت نشان نمی‌‌دادند، بلکه با اشتیاق برای دستیابی به مناصب امنیتی می‌کوشیدند و هستهٔ راهبری و نظریه‌پردازی کودتای_مخملی را می‌ساختند. برای نمونه، هانتینگتون در پنتاگون کرسی دائم مطالعات استراتژیک دفاعی را داشت. جین شارپ در تربیت تیم‌های عملیاتی سیا ایفای نقش کرد. جوزف نای در دولت بیل کلینتون به معاونت امنیتی وزارت دفاع آمریکا رسید. فوکویاما تا بالاترین رده‌های پژوهشگاه تحقیقاتی دفاعی پنتاگون ترقی کرد. هر ۴ نفر تئوری‌های سیاسی‌ای را صورت‌بندی کردند که به مبانی استراتژیک آمریکا در قرن ٢١ بدل گشت. هانتینگتون نظریهٔ علم سیاست و اصلاحات سیاسی و کتاب موج_سوم دموکراسی ارائه داد. نای برای نخستین‌بار از تئوری قدرت_نرم در مقام دینامیزم درونی جنگ‌های نرم آمریکا سخن گفت. شارپ، استراتژی مبارزه_مدنی را برای گذار از دیکتاتوری به دموکراسی منتشر ساخت. فوکویاما رسالهٔ پایان_تاریخ را در ژورنال نشنال اینترست چاپ کرد. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌