💢 طالبان تا کجا
در نقشه آمریکا بازی میکند؟ -۱
۱- ممکن است برخی حاکمان در میان کشورهای همسایه نفهمند یا اجازه نداشته باشند که بفهمند. اما جمهوری اسلامی به اقتضای شرع و عقل، همسایگی را فرصت همکاری و همافزایی برای پیشرفت کشورهای منطقه میداند. این رویکرد، نقطه مقابل سیاست انگلیس و آمریکا و صهیونیسم بینالملل است که برای غارت کشورهای منطقه، تخم تفرقه کاشته و با استفاده از عوامل خود، دو بههمزنی کردهاند.
راهبرد «صهیونیسم مسیحی»، جنگافروزی و شرارتافکنی نیابتی در منطقه است و مهرههایی مانند صدام و داعش و برخی دولتهای مرتجع هم به عنوان بخشی از واقعیت منطقه، کم شرارت نکردهاند. اما برآیند نگاه تمدنساز و امنیتآفرین جمهوری اسلامی، تهدیدزدایی صبورانه و فرصتسازی برای تعمیق پیوند ملتها در جهت پیشرفت همافزا بوده است.
۲- همسایگان به گردن هم حق دارند. اما افغانستان و ایران، فقط همسایه نیستند. افغانستان، قرنها پاره تن ایران بوده، و فرهنگ و مردمش، با ما عجین بودهاند. دست استعمار انگلیس، میان ما و افغانستان جدایی انداخت، چنانکه میان بسیاری از ملتهای منطقه. افغانستان، دههها مستعمره انگلیس بود؛ تا اینکه پای شوروی و آمریکا به این کشور باز شد. چند بار هم در دو دهه اخیر، میان طالبان و دولت غربگرا دست به دست شد.
با وجود همه این تحولات، تنها حاکمیتی که در دوران طولانی رنج و ناامنی، در کنار ملت افغانستان ایستاد و در حد توان از آلام آنها کاست، جمهوری اسلامی ایران بود. ایران تنها کشوری است که برادری خود را با ملت افغانستان ثابت نموده و حتی برای آن، هزینه پرداخته است.
۳- درباره گروه طالبان، بحثهای دامنهداری در میان کارشناسان مطرح بوده، مبنی بر اینکه آیا یک جریان مستقل است، یا وابسته به برخی دولتها مثل آمریکا، انگلیس، پاکستان، عربستان، امارات و قطر؟ گروهی واحد و متمرکز و منسجم است، یا دو پارگی و چنددستگی در آن جریان دارد؟ شرور و ستیزهجو و مسئولیتگریز است، یا میخواهد به عنوان دولتی مسئولیتپذیر و قائل به تعامل سازنده با همسایگان پذیرفته شود؟
در این باره، شواهد متناقضی از سوی طرفداران هر یک از دو دیدگاه ارائه میشود. برخی گروههای منتهی به تاسیس طالبان، توسط سرویسهای اطلاعاتی انگلیس و پاکستان و با دلارهای سعودی و مدارس وهابی (تکفیری)، تعلیم و تجهیز شدند.
۴- هنگامی که مجاهدان افغانستانی با اشغالگران شوروی میجنگیدند، آمریکا (با کمک انگلیس) سران بخشی از جنگجویان را که طالبان بعدی را تشکیل دادند، تحت حمایت گرفت و آنها نیز «نه» نگفتند.
هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا، سال ۲۰۰۹ در یکی از کمیتههای کنگره گفت: «طالبان و القاعده که اکنون در حال جنگ با آن هستیم، ۲۰ سال پیش با حمایت ما شکل گرفت. ما نمیخواستیم شوروی بر آسیای میانه مسلط شود. با عربستان و پاکستان و دیگران همکاری کردیم و اسلام وهابی را وارد افغانستان کردیم. میلیاردها دلار سرمایهگذاری کردیم و گفتیم فروپاشی شوروی، ارزشش را داشت».
اشاره او به تلهگذاری علیه شوروی بود؛ همان که زبیگنیو برژینسکی (مشاور اسبق امنیت ملی آمریکا) خرداد ۱۳۹۶ در گفت و گو با نشریه نوول ابزرواتور و با جزئیات بیشتر فاش کرد:
«در روایت رسمی گفته میشود سازمان سیا، کمک به مجاهدان را بعد از اینکه ارتش شوروی، افغانستان را در ۲۴ دسامبر ۱۹۷۹ اشغال نمود، آغاز کرد. اما شش ماه قبل از اشغال بود که کارتر، اولین کمک مستقیم و مخفیانه را برای مخالفین رژیم هوادار شوروی در کابل فرستاد.
من به پرزیدنت کارتر نوشتم کمکها، ارتش شوروی را به دخالت تحریک میکند. عملیات سرّی، این تاثیر را داشت که شوروی را با پای خود به تله بیندازد.
روزی که روسها از مرز گذشتند، من به کارتر نوشتم ما این فرصت را داریم که به روسها «جنگ ویتنامشان» را نشان دهیم. برای ۱۰ سال، مسکو مجبور بود در جنگی وارد شود که توانایی پیشبرد آن را نداشت و ناامیدی به بار آورد و در نهایت باعث فروپاشی امپراطوری شوروی شد».
برژینسکی همچنین در میان شماری از «جنگجویان ضد شوروی» گفته بود: «ما اعتقاد عمیق طالبان به خدا را میدانیم و مطمئن هستیم که آنها در این مبارزه پیروز خواهند شد. زیرا شما برحقید و خدا با شماست».
💢ادامه دارد