هدایت شده از mesaghمیثاق
کجای دستگاه فکری مدعیان عدالتخواهی مشکل دارد؟ 🔸عدالتخواهی را باید از جمله ارزشهای مهم و یا حتی شاید مهمترین ارزش انقلاب اسلامی و سنت سیاست اندیشی ایرانی دانست. 🔸گفتار بسیاری از مدعیان عدالتخواهی درباره وضعیت و مشخصا شرایط حاضرِ جمهوری اسلامی به دو واژه ابتنا دارد، «هست» و «نیست» یا به بیان دیگر «دارد» و «ندارد». 🔸وقتی درباره مقوله هایی نظیر «عدالت»، «اسلامیت»، «جمهوریت»، «آزادی»، پیشرفت» و ... سخن میگویند؛ جملاتشان را با «هست» و «نیست» یا «دارد» و ندارد به اتمام میرسانند. به کرات درباره اینکه در جمهوری اسلامی عدالت هست یا نیست، اسلامیت و جمهوریت دارد و یا ندارد سخن میگویند. 🔸اینان در هر گفتارشان دادگاهی برپا میکنند و همزمان در مقام شاکی و قاضی قرار میگیرند و درباره وضعیت، تعیین «هست» و «نیست» میکنند و لذا طبيعتا مهمترين کنش سیاسی و رسانه ای این جریان کنش «قضاوت» است و البته مهمترین پیامد عملشان ایجاد تردید در بدنه حامیان جمهوری اسلامی است. چرا که گفتارشان دینی و انقلابی است. 🔸نقد اساسی به دستگاه فکری و گفتار برآمده از آن در مدعیان عدالتخواهی نادیدن فعل «شدن» در دستگاه گفتاری این جریان است. درباره جمهوری اسلامی و در جمهوری اسلامی ما فقط فعل «هست» و «نیست» نداریم بلکه فعل «شدن» را هم داریم.