✍آیت الله مجتهدی تهرانی در یکی از منبر های خود در باب حلم و گذشت میفرمایند :
ما نزد « علامه طباطبائی رحمة الله علیه » در مدرسه حجتیه درس منظومه می خواندیم 📖
در نمار جماعت ، صف اول علما می ایستادند ، اما در صف های بعدی همه مسافر بودند ، علامه در صف های آخر می ایستاد ، عبایش را روی زمین پهن میکرد و مشغول نماز جماعت میشد. من ندیدم ام که کسی فیلسوف باشد و این طور رگ عوامی و مقدسی داشته باشد.
یکبار ایشان در حال گذشتن از خیابان بودند که بچه ای با دوچرخه به او زد و علامه را روی زمین پرت کرد و خودش هم روی زمین افتاد.
علامه از جا بلند شدند ، دست بچه را گرفت ، زانوی او را مالید و گفت : آقاجون پات طوری نشده؟
حالا این بچه میترسید که نکند آقا او را تنبیه کنید و پس گردنی بزند و بگوید: پدر سوخته منو پرت کردی!
اما وقتی دید آقا او را نوازش میکند ، آرام شد
اینها درس اخلاق است .