هدایت شده از mesaghمیثاق
خیلی از فیلسوفان وجودی (اگزیستانس) که درباره معنای زندگی بحث کرده‌اند چون معاد را قبل از آن انکار کرده بودند دچار بن بست بزرگی شدند. زندگی بدون خداوند و معاد تهی‌تر از آن می‌شود که حتی در خیال ما بگنجد. این باعث شد که به این فکر بیفتند برای حل مساله معنای زندگی اصلا نباید به "هدف" و "غایت" فکر کنند. هدف اتفاقی است در آینده که اکنونِ ما را سامان می‌دهد. اما هدف که انکار شود مشکل بزرگی رخ می‌دهد. این فیلسوفان گفتند اصلا چرا به فکر آینده باشیم و از آینده برای "معنا"دار شدنِ اکنون مدد بگیریم؟! لحظه را دریاب! به قول حافظ: من که امروزم بهشت نقد حاصل می‌شود، وعده فردای زاهد کجا باور کنم؟! البته حرف حافظ با چیزی که آن فیلسوف‌ها می‌گویند یکی نیست و بعدا خواهیم دید چقدر تفاوت بین این دو حرف زیاد است اما این را می‌خواستم بگویم که گاهی در گفتگو با کسانی که معنای زندگی را در نیافته‌اند به این جمله بر می‌خورید که "اکنون را دریاب"! یا این که: زندگی مثل دیدن یک فیلم سینمایی است. از همین الان لذت ببر! قسمت دوم معنای زندگی می‌خواست به این تفکر نادرست پاسخ دهد. پاسخ‌های فلسفی و دقیق‌ترش بماند برای بعد. 📚