هدایت شده از mesaghمیثاق
با این وجود، به رغم ادعاها و فرضیات محتمل در خصوص حضور گروه‌های اسلام‌گرای منطقه در افغانستان تحت حاکمیت طالبان، سه سناریو قابل طرح است. ۱. سناریوی غیر امنیتی‌سازی افغانستان توسط طالبان: تجربیات تاریخی نشان داده است که بی‌طرفی نسبی همیشه باعث پایداری نظام‌ سیاسی و دولت مرکزی در افغانستان شده است. برعکس هر زمانی که دولتی در افغانستان به نحوی باعث تهدید یک کشور همسایه شده است، سرانجام آن دولت با فروپاشی روبرو شده است. وضعیت دوره حاکیت داوودخان و سرانجام فروپاشی حکومت دکتر نجیب‌الله در افغانستان، یک الگوی بسیار واضح ولی دردناک برای تاریخ افغانستان است. همچنین زمانی که افغانستان به عنوان محل حضور نیروهای بیگانه باعث امنیتی‌سازی شرایط برای کشورهای منطقه شده است، نظام حاکم افغانستان به دلیل میزبانی از این نیروی نظامی بیگانه، مورد عدم حمایت کشورهای منطقه قرار گرفته و سرانجام به سرنوشت دردناک دچار شده است. دولت جمهوری پیشین افغانستان نمونه‌ ملموسی از این واقعیت است. احتمالا به دلیل همین درس‌های آموزنده ولی دردناک است که حکومت طالبان راهبرد غیر امنیتی‌سازی خاک افغانستان را بر هر راهبرد ممکن دیگر ارجحیت داده است. رفتارشناسی طالبان در دو سال اخیر نیز مؤید این فرضیه است. طالبان در دو سال اخیر رفتاری از خود نشان داده است که دلالت بر عدم تجهیز و تقویت گروه‌های اسلام‌گرای منطقه در خاک افغانستان دارد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌