هدایت شده از mesaghمیثاق
✨﷽✨ ✅موعظه گاهی تحول در زندگی ایجاد می کند. ۱.مولایی به عبدش گفت: کنجد بکار او جو کاشت و درو کرد. مولی گفت: جرا جو کاشتی؟ جواب داد : فکر کردم جو بکارم می توانم کنجد برداشت کنم. مولی گفت: مگر أحمقی گفت : مولای من کار تو همین است. گناه میکنی ... می گویی بهشت میروم . مولی گفت: تو حکیمی . و او را آزاد کرد. ۲.آقا شیخ مرتضی طالقانی به آقای شیخ محمد تقی جعفری در پایان عمر موعظه کرد: تا که دستت می رسد شو کارگر- چون زکار افتی تو ، خواهی زد به سر آقای جعفری می گفته است: تا پنج دقیقه وقت خالی پیدا می کنم گویا آقا شیخ مرتضی طالقانی در نظرم مجسم می شود و همان شعر را می خواند. ۳.چهانگیرخان در صدد اصلاح تار خود بود. پینه دوزی به او گفت: به جای درست کردن سیم تارت ، سیم تار دلت را إصلاح کن . گفت: چگونه؟ گفت : همین مدرسه علمیه برو و درس بخوان . رفت و منقلب شد. و جهانگیر خان تار زن به فیلسوف مشهور تبدیل شد. ‌‌‌