هدایت شده از mesaghمیثاق
🔻تحریف‌نامه ⬅️خاطراتی گنگ، ابتر و خنثی ⚫️پرونده ویژه /۶ 🔹در جایجای این خاطرات - حتی در موارد برخی از جریان‌ها و رویدادهای عادی و پیش پا افتاده می‌بینیم كه پرده‌پوشی و نهان‌كاری صورت گرفته است و خاطره‌های جناب هاشمی را در بسیاری از موارد، خنثی، بی‌فایده و شبهه‌برانگیز ساخته است. مانند: «آقای خلخالی آمد و شبهه‌ای را برطرف كرد كه نویسنده نامه موهن را می‌شناسد»! راستی خواننده از این جمله گنگ و بی‌سروته چه می‌فهمد و آوردن آن در خاطرات چه خدمتی به تاریخ است و چه اطّلاع و آگاهی به خواننده می‌دهد؟ 🔸یا مانند این خبر كه: «... امروز ناهار میهمان آقای بودم؛ درباره منتظری بحث شد.» آیا باز كردن این بحث در خاطرات كه اكنون هم آقای فوت كرده و هم بیت او هویت خود را از دست داده است، برخلاف و كشور است؟ یا این‌كه جناب هاشمی اصولاً به یاد ندارد كه در آن روز با مرحوم ربّانی املشی درباره بیت منتظری چه بحث و گفت و گویی كرده‌اند؛ در این صورت باید پرسید آوردن این چه برآیندی می‌تواند داشته باشد و چه فایده‌ای به حال خواننده دارد و چه خدمتی به تاریخ است؟ 🔹ما برای روشن شدن این واقعیت كه بخش زیادی از خاطرات جناب هاشمی رفسنجانی نه برای خواننده فایده‌ای در بر دارد و نه نكته ناگفته و ندانسته‌ای را در تاریخ روشن و آشكار می‌سازد و نه كمک و راه‌گشایی برای محققان و پژوهشگران است، آورده‌های گنگ، ابتر و نارسای خاطرات او را دنبال می‌كنیم: 🔸«صبح زود آقای آمد و درباره تنبیه متخلّفان