نحوه به قتل رسیدن حرمله لعنت الله علیه
منهال می گوید: مختار از مكان حرملة بن كاهل مستحضر شده بود و مأمورين خود را در طلب وى فرستاده بود.
گروهى بتعجيل آمدند و گروهى هم بزحمت و سختى آمدند و گفتند: ايها الامير! البشارة، زيرا حرملة بن كاهل اسدى دستگير شد. چندان طولى نكشيد كه حرمله را آوردند. وقتى چشم مختار به حرمله افتاد گفت:
الحمد للَّه الذى مكننى منك
يعنى سپاس مخصوص آن خدائيست كه مرا بر تو مسلط كرد. سپس گفت:
شتر كش! شتر كش! بياوريد. وقتى شتر كش را آوردند مختار باو گفت: دستهاى حرمله را قطع كن.
هنگامى كه دو دست او قطع شدند مختار گفت: دو پاى او را هم قطع كن.
موقعى كه دو پاى وى قطع گرديد مختار فرياد زد:
النار! النار! يعنى آتش بياوريد، آتش بياوريد. يك مقدارى نى و آتش آوردند، حرمله را در ميان آنها انداختند و آتش زدند.
من گفتم: سبحان اللَّه!
مختار بمن گفت:
سبحان اللَّه گفتن نيكو است. تو براى چه تسبيح گفتى؟
گفتم: ايها الامير، من در مراجعت از سفر مكه نزد امام سجاد ع رفتم آن حضرت بمن فرمود:
حرملة بن كاهل اسدى در چه حال است؟
گفتم: من او را در كوفه زنده ديدم. آن بزرگوار دستهاى خود را بلند و در حق حرمله نفرين كرد و فرمود:
اللهم اذقه حر الحديد، اللهم اذقه حر الحديد اللهم اذقه حر النار.
يعنى بار خدايا حرارت آهن را بحرمله بن كاهل بچشان! پروردگارا! حرارت آتش را بحرمله بچشان.
مختار بمن گفت: آيا تو شنيدى كه امام سجاد ع اين سخن را فرمود!؟
گفتم: بخدا قسم كه همين طور شنيدم.
مختار از مال سوارى خود پياده شد و پس از اينكه دو ركعت نماز بجاى آورد سجده طولانى كرد. سپس برخاست و سوار شد.
من نيز با او سوار شدم و حرمله سوخته بود.
📚 ترجمه جلد 45 بحار الأنوار؛ ص316.
💠
#مشکات_الزهرا سلام الله علیها | مرجع تحلیل و تبیین رویدادهای دیروز،امروز،فردا👇
🆔
@meshkat_alzahra