دخترک کبریت فروش و تراژدی کودکان غزه
🔹قصه دخترک کبریت فروش را خواندهاید؟ دخترکی فقیر که در سرمای کشندهٔ شب سال نو میلادی سعی دارد تا کبریتهایش را به مردمی که مشغول خرید سال نو هستند بفروشد اما کسی به او توجهی نمیکند و او نهایتا پس از آتش زدن دانه دانهٔ کبریتهایش برای فرار از سرما، در گوشهٔ خیابان تسلیم سرمای کشنده میشود و جان میسپارد.
🔹اگر آقای هانس کریستیان آندرسن (نویسنده دانمارکی داستان دخترک کبریت فروش) زنده بود حتما با دیدن قصه واقعی دخترکانی که این شبها در غزه، یکی پس از دیگری، خبر یخ زدنشان به گوش جهانیان میرسد حیرت زده میشد! نوزادانی که نه کبریتی برای برافروختن دارند و نه حتی اگر کبریتی داشتند، توانی برای روشن کردن! و جهانی که سکر مدرنیته چنان مستش کرده که حتی خبر یخ زدن و جان سپردن این طفلهای معصوم نیز سکریاش را برطرف نمیکند!
🔹نمیدانم که اگر آقای آندرسن زنده بود میتوانست برایمان عمق تراژدی دخترکان غزه را به تصویر بکشد یا خیر! دخترکانی که چشیدن طعم انجماد فقط پارهای از قصه پرغصهشان است و پارههای دیگرش را باید در جان سپردن در حال گرسنگی و چشیدن طعم مرگ زیر صدای لالایی بمبها جستجو نمود. اما آنچه حیرتآورتر از داستان این کودکان معصوم است، سکوت تمدن یخزده معاصر در قبال این زجرکشیِ کودکان است و ماهایی که هنوز از غصهٔ این قصه دق نکردهایم!
✍ دکتر منان رئیسی
💠
#مشکات_الزهرا سلام الله علیها | مرجع تحلیل و تبیین رویدادهای دیروز،امروز،فردا👇
🆔
@meshkat_alzahra