1. مرزبانی ازاندیشه اسلامی : او که در ارائه اندیشه اسلام محوریت را به «الله» می داد و به منبعیت قرآن وسنت پای بندبود، در مراحل مختلف حیات خود در مرزبانی اندیشه توحیدی وپاسداری از ایدئولوژی اسلام از هیچ تلاشی فروگذار نکرد. برای حفظ اسلام و معارف دین باهرگونه التقاط به مبارزه برمی خواست که حداقل سه مرحله آنرا می توان در دهه 1340 در چالش علم ودین ، دهه 1360 در چالش جهان بینی مادی گرای مارکسیستی و جهان بینی الهی توحیدی و در دهه 1370 در چالش نوگرایی دینی با دین گرایی معتقد به حکومت دید 2. شناسایی نیازهای اساسی جامعه وارائه برنامه های بنیادین برای رفع آنها: او تنها به برنامه های زودبازدهی چون نشر مجله وکتاب وارائه سخنرانی اکتفا نمی کرد بلکه به برنامه های بنیادین و دیربازدهی که با واقع گرایی بازدهی آنها را چه بسا درنسل ویانسل های بعدیمی جست نیز می اندیشید وبرای انجام آنها اقدام می کرد. 3. تنوع در ابزار : ایشان برای تحقق اهدافش در مرزبانی از اندیشه ناب اسلامی به تناسب نیازها وضرورت ها از ابزار های متنوعی چون نشریه ، کتاب ، سخنرانی ، مناظره ، تأسیس وراه اندازی مراکز و مؤسسه و تربیت شاگرد بهره می گرفت. 4. تحول در دانش های حوزوی : او و برخی دیگر هم سن وسالان وهم دوره هایش متأثراز شخصیت های تحول خواه و تحول انگیزی همچون آیت الله العظمی سیدحسین بروجردی ، علامه سیدمحمد حسین طباطبایی وبیشتر تحت تأثیر حضرت امام خمینی ( رضوان الله علیهم) توانست در پنج عرصه مدیریتی ، روشی ، متنی ، پژوهشی و محتوایی در علوم انسانی اسلامی با محوریت کلام وفلسفه تحولی قابل تحسین ایجادکند. بدیهی است توصیف وتحلیل هریک ازاین خدمات و دیگر خدمات آن فقید سعید بیانگر جایگاه نقش آفرین ایشان درعلوم عقلی بویژه در دانش کلام وفلسفه اسلامی و درکل در اندیشه اسلام معاصراست. روحش شاد ، درجه اش عالی وحشربا اولیاءالله نصیبش باد 🌐 @meshkatnoor