✔️رضا عیسی نیا🔻 🔸در تاریخ ۱۹ آبان ۱۳۹۷ برابر با ۱۰ نوامبر ۲۰۱۸، همایش «اسلام و دموکراسی» در لوگانوی سوئیس به همت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و همکاری مرکز فرهنگی امام علی(ع) تیچینو سوئیس برگزار شد. در این همایش رضا عیسی نیا عضو هیأت علمی این پژوهشکده با مقاله ای تحت عنوان " جمهوری اسلامی ایران و چگونگی حل بحران‌های پنجگانه با مکانیزم مردم سالارانه" شرکت کردند بخشی از گزارش عیسی نیا در گفتگو با مباحثات: 🔹از من پرسیدند وضعیت اقلیت‌های دینی در ایران جالب نیست و از حقوق شهروندی محرومند؛ چطور توضیح می‌دهید؟ بنده گفتم ما در ایران ۸۹درصد شیعه داریم؛ ۲درصد اقلیت‌های دینی و ۹درصد اقلیت‌های مذهبی. در قانون اساسی ما دو اقلیت به رسمیت شناخته شده‌اند؛ یکی اهل سنت ـ با چهارفرقه ـ که حدود هفت میلیون نفرند، و این گروه حدود سیصد مدرسه و چهل هزار روحانی دارند و… . 🔹اقلیت مذهبی دیگر هم زیدیه هستند. این دو اقلیت مذهبی به‌طور رسمی در قانون اساسی ما، به رسمیت شناخته‌ شده‌اند. البته ما از زیدیه آماری نداریم. هرچند از زیدیه‌های یمن تعدادی در ایران درس می‌خوانند؛ چون یمن حدود ۳۵ الی ۴۰درصد زیدیه دارد. در اقلیت‌های دینی هم ما سه اقلیت داریم، یهودی‌ها ده تا یازده هزار نفر؛ زرتشتی‌ها سی‌هزار نفر(جمعیت زرتشتی‌ها در کل جهان صد‌وپنجاه هزار نفر است)، مسیحی‌ها هم حدود نود هزار نفر هستند، که شصت هزار نفرشان کلدانی و سی‌هزار نفرشان آشوری هستند و اینها دویست و پنجاه کلیسا در ایران دارند. و براساس اصل ۶۴ قانون اساسی هم اقلیت‌های مسیحی دو نماینده در پارلمان ایران داشته و پنجاه مدرسه و پنجاه مرکز فرهنگی ـ ورزشی هم دارند. 🔹یکی از حاضران سوال کرد پس چرا بهایی‌ها هیچ جایگاهی در ایران ندارند؟ بنده گفتم پرسش شما پرسش دقیقی است؛ اما معمولاً اقلیت‌های رسمی و غیررسمی، نسبت به حکومت‌ها سه استراتژی دارند: انطباق، سازش، حذف‌گرایی(درگیری). بهائیان در ایران، اولاً اقلیت رسمی نیستند؛ ثانیاً اگر استراتژی سازش یا انطباق را اتخاذ کنند، ما مشکلی نداریم. مثلاً ما الآن در ایران مارکسیست‌هایی هم داریم که زندگی می‌کنند و کسی هم کاری به کارشان ندارد؛ چون استراتژی انطباق یا سازش دارند؛ نه حذف‌گرایی؛ با دولت درگیر نمی‌شوند. سؤال‌کننده دوباره پرسید یعنی همه بهایی‌ها در ایران استراتژی حذف‌گرایی دارند و با حکومت درگیرند؟ گفتم در دولت آقای خاتمی، هم بهایی‌ها راضی بودند و هم دولت آقای خاتمی؛ چون در آن دوره آنها به سمت تعامل و سازش آمده بودند. خلاصه جلسه به خیر و خوبی تمام شد؛ اما بعد از جلسه آمدند و گفتند این پاسخ شما، پاسخ نقضی بود. 🔹البته من آنجا گفتم ـ در مقاله هم آورده‌ام ـ که ما در جمهوری اسلامی ایران، شهروندی را بر فراز تمایزات مذهبی نمی‌توانیم داشته باشیم، و در این مورد تعارف هم نداریم. اگر هرکس هم می‌گوید، خودش را گول می‌زند. ما می توانیم شهروندی را برفراز تمایزات نژادی، فرهنگی و زبانی داشته باشیم، ولی بر فراز تمایزات مذهبی نه. 🔹شما وقتی قانون اساسی ـ چه قانون اساسی قبل از سال ۶۸ و چه قانون اساسی بعد از آن ـ را می‌بینید، مشاهده می‌کنید که این قید «اسلامیت» وجود دارد؛ چه در مباحث حاکمیت ملی و چه در مباحث حاکمیت اسلامی؛ هم در بحث جمهوریت و هم در بحث اسلامیت، این قید «اسلامیت» وجود دارد؛ یعنی اینکه مخالف اسلام نباشد. حتی در اصل ۴۴. یا براساس اصل ۱۱۵ قانون اساسی رئیس جمهور باید حتماً ایرانی‌الاصل بوده، تابعیت ایران داشته، و مؤمن و مذهبی رسمی ایران را داشته باشد و… ؛ یعنی باید مسلمان شیعه باشد. به تعبیر دیگر یک شهروند غیرمسلمان مثلاً نمی‌تواند رئیس جمهور شود.