دبیرستانی که با ۴ جنگنده بمباران شد...
📅 ۱۲ بهمن ۱۳۶۵
🎓 دبیرستان زینبیه – شهر میانه
میانه شهری نبود در خط مقدم، نه پایگاه نظامی داشت، نه تـأسـیـسات خاصی.
اما همیشه پشتیبان جـبـهـهها بود.
مدرسه زینبیه هم پایگاه تدارکات جـنـگ شده بود.
دانشآموزانش برای رزمندهها لباس میبافتند، مربا و کمپوت میفرستادند و برای مجروحین خـون میدادند.
«زینبیه» شناسایی شد.. رادیو عراق اعلام کرد ۱۲ بهمن مدرسه بمباران می شود
اما ترس واژه ای غریب بود برای دختران قهرمان و جسور زینبیه، دشمن باید می فهمیدم تهدید دختران ایران را از عشق ورزیدن به وطن و ارزش ها بازنمیدارد
جشن آغاز دهه فجر برپا بود. صدای شادی در حیاط پیچیده بود.
اما چند دقیقه بعد، صدای آژیـر قـرمـز آمد.مدرسه پناهگاه نداشت.
بچهها در حیاط پخش شده بودند، بعضی زیر درخت، بعضی کنار دیوار...
💣 و ناگهان... همه چیز در آتش فرو رفت.
۳۰ دختر معصوم و ۷ پا/سدار دلیر، در چند لحظه به آسمان پر کشیدند.
قبل از آن، یکی از دخترها روی تخته نوشته بود:
🖤 «الوداع... اگر ما را ندیدید، حلالمان کنید.»
و دیگری به مادرش گفته بود:
🧦 «دو تا جوراب میپوشم که اگر بـمـبـارانی شد، پایم بیرون نماند.»
همان روز، خلبانان بعـثـی که مدرسه را هـدف گرفته بودند، اسیر شدند.
هیچکدام از این جنایتها نتوانست ملت ایران را از پای درآورد.
(خانم خدابنده ،خانم بیرامی و خانم پزشکی ایران بانو های سال ۱۴۰۲ بودند. این سه ایران بانو، جانبازان بازمانده از اتفاق زینبیه هستند که اتفاقات آن روز را روایت میکنند.)
🌱گروه مردمی و دانشجویی «مثلهانیه»
🎯
https://eitaa.com/joinchat/2196177079C8c0a08e6b5