برشی از کتاب رسم حضور👇
نویسنده: دکتر مسلم گریوانی
☘
بایک آغوش زیارت از حرم برگشتم .
نعلین جفت شده آقا روح الله، رشته فکرم را از هم گسست.🤔
در را که گشودم، با چای و غذای آماده مواجه شدم...
: سلام سید! قبول! عجب بویی، چه سلیقه ای! مگر تو زیارت نرفتی؟😳
- چرا! ولی خیلی زود آمدم تا برای دوستتان نهار و چای آماده کنم.☺️
: آخر وقتی قم بودیم، برای آمدن به مشهد دست از پا نمی شناختی! بعد زیارت همه باهم یک چیی درست می کردیم.
- دوست عزیز! من فضیلت کمک به زوّار امام رضا علیهالسلام را کمتر از فضیلت خود زیارت آقا نمی دانم!❤️
با این حرف آقا روح الله خمینی پنجره ای وسیع از زیارت برایم گشوده شد. زیارت از جنس پختن غذا، شستن ظرف و روفتن اتاق... ✅
☘