نگرانی سران قابل درک است، اما هنگام بررسی این سوال سنگین، یادآوری این نکته مهم است که ما دیگر در ۶ اکتبر نیستیم. درست است که بیشتر گفتمان عمومی به درستی بر آنچه در غزه اتفاق می افتد متمرکز است، اما وضعیت امنیتی در جبهه داخلی تغییر کرده است. در نتیجه حضور ارتش اسقاطیل در نوار غزه، تیراندازی به سمت شهرک های جنوبی کاهش یافته و در هفته های اخیر بیشتر آتش به سمت شهرک های شمالی هدایت شده است. توجه به این نکته نیز حائز اهمیت است که طرز فکر مردم نیز تغییر کرده است: از زمان شروع جنگ، ساکنان بهتر از قبل عواقب یک لشکرکشی شمال را درک می کنند، زمانی که صدها هزار نفر از آنها قبلاً تخلیه شده اند یا از محل زندگی خود تخلیه شده اند. توانایی های حزب الله حتی برای شهروندان عادی که درک می کنند در شرایط یک کارزار همه جانبه چه باید بکند، شناخته شده است. در طول جنگ، فرماندهی جبهه داخلی از طرق مختلف راه های مختلف مقابله با شلیک موشک و راکت، نفوذ هواپیماهای متخاصم یا نفوذ تروریست ها (باباته) را برای شهروندان توضیح می داد. از زمان شروع جنگ، تعداد تلفات در جبهه داخلی در مقایسه با تعداد موشک های شلیک شده به‌ما بسیار کم است. بدیهی است که توجه مردم به رهنمودهایی که عنصر ضروری در دفاع از جبهه داخلی است، می باشد. اما چگونه ممکن است بدون ذکر اتفاقی که در ۹ اکتبر، درست دو روز پس از شروع جنگ، رخ داد، زمانی که فرماندهی جبهه داخلی دستوری برای تهیه آب و غذا به مدت ۷۲ ساعت به همه ساکنان صادر کرد. در مدت کوتاهی، تصاویر یک کشور در حال خالی کردن قفسه‌های زنجیره‌های غذایی، انتقادات زیادی را متوجه فرماندهی داخلی از جمله من شد. اما امروز می فهمیم که در آن زمان، به گفته نشریات «واشنگتن پست»، جنگ با حزب الله از همیشه نزدیکتر بود. هواپیماها قبل از حمله در هوا بودند و اگر چنین عملیاتی آغاز می شد، هدایت فرماندهی جبهه داخلی جانها را نجات می داد. به صراحت باید گفت: دستور رسمی فرماندهی جبهه داخلی برای آمادگی برای جنگ تاثیر زیادی دارد. علاوه بر وحشت عمومی، می تواند منجر به سقوط در بازارها و همچنین کاهش اعتماد عمومی شود - اگر اتفاقی نیفتد - و یک عنصر حساس در روابط بین مقامات و ارتش است. بنابراین، ارتش اسقاطیل ارزیابی‌های روزانه وضعیت را انجام می‌دهد و دائماً سیاست دفاعی جبهه داخلی را بررسی می‌کند و در صورت وجود هشدار ملموس، نهادهای امنیتی از طریق فرماندهی جبهه داخلی، می‌دانند چگونه انتظارات را با مردم به صورت لحظه‌ای هماهنگ کنند و آن را برای یک کمپین طولانی آماده کنند. علاوه بر این، تاریخ به ما آموخته است که حافظه عمومی کوتاه است. سناریوی انتساب به کمپین شمال در سال های اخیر بارها مطرح شده است، اما تاثیر آن بر ساکنان کم بوده است. حتی اگر انتظارات را هماهنگ کنیم، مطمئناً در شرایط کنونی، همه چیز به زودی فراموش خواهد شد. بنابراین به نظر می‌رسد تشویش اذهان عمومی و آماده‌سازی آن‌ها برای رویدادی که هنوز مشخص نیست چه زمانی و آیا رخ می‌دهد، فایده‌ای ندارد. فرماندهی جبهه داخلی، اکنون مسئولیت سنگینی را بر عهده دارد، زمانی که می‌خواهد توصیه‌ای را برای ادامه تدوین کند: آیا مردم قبلاً معنای تهدید را درک کرده‌اند یا کمپینی مورد نیاز است که مزایا و معایب آن روشن است؟ و با توجه به حساسیت آن باید توسط رئیس ستاد کل ارتش و وزیر جنگ نیز تأیید شود. در مورد انتظارات در مورد خساراتی که در نتیجه جنگ به حزب الله و کشور لبنان وارد خواهد شد، جبهه داخلی اسقاطیل متضرر خواهد شد، اما عموم مردم باید بدانند که ارتش اسقاطیل به طور چشمگیری توانایی های آتش خود را از هوا و زمین بهبود بخشیده است. حملات این بار شامل بمب‌ها و موشک‌های دقیق و همچنین قابلیت‌های دفاعی خواهد بود و در بیروت گنبد آهنین و عصای جادویی وجود ندارد @mhrezaa2 / کانال أ‌خٌ‌في‌الله