🔶 موانع بهره‌گیری از خدمات روان درمانی ◽ میگنا- در گزارش این طرح پژوهشی که مجری آن دکتر محمد جواد امینی‌زاده است، آمده است:« پس از بررسی نظام سلامت روان در کشورهای مختلف و بحث در مورد ساختار نظام سلامت روان در ایران، ♦ در مطالعه پیمایش ملی، موانع بهره‌مندی از خدمات از سه جهت بررسی شد: ۱- دلایل تاخیر در مراجعه ۲- دلایل عدم مراجعه برای دریافت خدمات سرپایی باوجود احساس نیاز به آن ۳- دلایل عدم اقدام برای بستری علی‌رغم احساس نیاز به آن. در تمامی موارد، امید به بهبود خود به خود، کم اهمیت پنداشتن مشکل و یا تحمل کردن مشکل، شایع‌ترین موانع استفاده از خدمات بوده است.» ♦ این پژوهشگر در ادامه می گوید:« شایع ترین مشکل دیگر ذکر شده، مشکلات مربوط به پرداخت هزینه و یا بیمه بوده است که امکان استفاده بیماران را از خدمات محدود می کرد. عدم دسترسی به درمان مناسب و همچنین نگرانی از انگ بیماری روان پزشکی یا انگ مصرف داروهای روان پزشکی از موانع بعدی گزارش شده بود. لازم به یادآوری است که این یافته در مورد افرادی گزارش شده است که براساس پرسشنامه تشخیصی CIDI در طول ۱۲ماه گذشته دچار یک اختلال روان پزشکی بوده‌اند . جهت رفع موانع بهره‌مندی، آموزش و آگاه‌سازی جامعه از ماهیّت اختلالات روان پزشکی و وجود درمان های مؤثر، بهبود دسترسی به خدمات و همچنین توسعه خدمات بیمه ضرورت دارد.» طبق بررسی های صورت گرفته« براساس مطالعه بار بیماری‌ها در ایران بر حسب گروه‌های بیماری، در سال ۱۳۸۲، اختلالات روانی و رفتاری در رتبه دوم قرار داشته‌اند که نشان از اهمیت سلامت روان و حوزه‌های مربوط به آن در حیطه اقتصاد سلامت و بار بیماری‌ها دارد. همچنین براساس مطالعه صورت گرفته در سال ۱۳۹۰ تحت عنوان پیمایش ملی سلامت روان، ۲۳.۶ درصد از افراد ۱۵ تا ۶۴ ساله ساکن کشور دچار یک یا چند اختلال روان‌پزشکی در یک سال قبل از بررسی بودند.» ♦ این محقق در ادامه مطالعات خود به نقش پزشکان عمومی اشاره می‌کند و می‌گوید:« در ایران روانپزشکان و پزشکان عمومی بیشترین میزان خدمات سلامت روان را ارائه می‌دهند. با توجه به این که پزشکان عمومی همگام با روانپزشکان نقش جدی در مراقبت و درمان بیماران روانپزشکی ایفا می‌کنند، ضرورت دارد اطلاعاتشان به روز بوده و از مهارت کافی در این امر برخوردار باشند.» ♦ براساس آن چه در گزارش این طرح پژوهشی آمده، ارائه خدمات در قالب مراکز سلامت روان جامعه‌نگر، راهبردی با هدف ارتقای سلامت روان شهری است. این رویکرد در حال حاضر رویکرد غالب سلامت روان در جهان تلقی می‌شود. ایران نیز همگام با این تحول در سه دهه گذشته سعی داشته است خدمات خود را از نظام سنتی و ناکارآمد به نظامی مبتنی بر سلامت روان جامعه‌نگر تغییر دهد. برنامه کشوری بهداشت روانی که راهبرد اصلی آن، ادغام خدمات سلامت روان در شبکه‌های بهداشتی درمانی کشور بوده است، اوج این تحول محسوب می‌شود. این طرح در روستاها به موفقیت چشمگیری دست یافت، اما در شهرها و به ویژه شهرهای بزرگی مانند تهران نتایج قابل قبولی نداشته است. ضعف در ادغام بهداشت روان در شبکه، تنها بخشی از مشکل موجود در شهرها است. دیگر ارزیابی‌ها نشان می‌دهد که با وجود حضور تعداد زیادی متخصص سلامت روان در شهرها، مسئولیت آن‌ها مشخص نیست و خدمات‌رسانی بسیار ناهماهنگ است؛ در واقع هم ‌اینک، بخش‌های خصوصی، دولتی و خیریه به طور جداگانه عرضه‌کننده خدماتی ناکافی و ناکارآمد هستند و مردم گیرندگان غیرفعال آن هستند. ♦ در بخش دیگری از این مطالعه آمده است:« فعالیت‌های پیشگیری و ارتقای بهداشت روان هم بسیار ناکافی است. هر چند شهرهای بزرگ از نظر منابع خدماتی(شامل کارکنان و تخت‌های بیمارستانی) بسیار غنی‌تر از مناطق روستایی کشور هستند؛ با این وجود این مناطق هم عملا فاقد هرگونه خدمات خارج از بیمارستان‌ها و مطب پزشکان هستند و اساسا خدمات جامعه‌نگر و خدمات بهداشتی جایی در این بین ندارد.....👇👇👇 http://www.migna.ir/news/50129/preview/