💠 قصه‌های تربیتی 🔸 مالک اشتر روزی مالک اشتر در حالی که لباس‌های فاخر به تن کرده بود از میان بازار گذشت. یک نفر بازاری که مالک را نمی شناخت به او جسارت کرد امّا مالک متعرض او نشد و از آنجا گذشت. پس از آن مرد بی ادب مالک را شناخت و از کرده خود به ترس و وحشت افتاد و گفت: مادرم به عزایم بنشیند که من مالک را نشناختم. آن گاه به دنبال او رفت تا عذرخواهی کند، و وی را در مسجد یافت که نماز می‌گزارد. پس از نماز نزدیک مالک رفت و از او عذرخواهی نمود. مالک گفت: واللَّه! من به داخل مسجد نیامدم مگر آن که برایت طلب مغفرت کنم. ۱ 💎امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: العَفْوُ زَینُ القُدرَةِ؛ عفو زینت قدرت است. ۲ [۱] سفینةالبحار، ج ۱، ص ۳۱۴ ؛ منتخب التواریخ، ص ۱۳۷. [۲] غررالحکم. 🔰 @marzbanefarhangi