امام کاظم اواخر عمرشون، به مدت ۵تا ۷سال مداوم اسیر بودن. مدل زندانی که امام داخلش بودن، مطامیر بوده. مطامیر جائیه که غله نگه میداشتن ظلمات محض بوده. مثلا ۳۰متر زیر زمین.یه گودال پر از پله بوده که تا ۲۰متریش، پله بوده.ده متر اخرش پله نبوده نردبون میذاشتن زندونی رو منتقل میکردن داخل سیاه چال، بعد نردبون رو بر میداشتن که نتونه بیاد بالا😭 ته این سیاه چال، اون مطامیر بوده.که مثل یه خمره بوده که تهش فراخ بوده و بالاش تنگ نه میتونستن بخوابن، نه وایسن😭 ۷سال امام رو، ته اون سیاه چال زندونی کردن در حالیکه غل و زنجیرِ جامعه به دست و پاشون بوده😭 دستور داده بودن که این غل و زنجیر رو، جوش بدن که باز نشه کاظمین هوا گرمه السلامُ علی مُعَذّب فی قَعرِ السُّجون. سلام خدا بر اون کسی که در ته زندان ها، عذابش میکردن. ادامه ی سلام اومده ذِي السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُيُود مرضوض، توی عربی، به استخون له شده و خورده شده میگن😭 این واژه یِ رَض، توی مقتل ۳تا از ۱۴معصوم وارد شده. حضرت زهرا😭 امام کاظم امام حسین یه روز که امام داخل زندون بودن، به مسیب، میگن: من دیگه عمری نمیکنم. دلم برا رضام تنگ شده میرم مدینه! مسیب میگه آقا.شما با این غل و زنجیر.کجا میخواید برید؟ میبینه امام با دستای مبارکشون باز میکنن غل و زنجیر رو.دیوار شکافته میشه. میرن و بعد یه مدت، بر میگردن شکاف دیوار بسته میشه مسیب میگه آقا.شما که میتونید ازینجا برید بیرون،خب چرا اینجا موندین؟ امام میگن من، از طرف خدا، بینِ تحمل این زندانِ مطامیر و سختی هاش و کم شدن رنجِ شیعیانم مختار شدم😭 و من تحمل زندان را انتخاب کردم @mina_foroozesh