ایمان لازم است؛ اما کافی نیست
یَوْمَ یَأْتىِ بَعْضُ ءَایَاتِ رَبِّكَ لَا یَنفَعُ نَفْسًا إِیمَانهَُا لَمْ تَكُنْ ءَامَنَتْ مِن قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فىِ إِیمَانهَِا خَیرًْا قُلِ انتَظِرُواْ إِنَّا مُنتَظِرُونَ(158- انعام)
لحظه ای که مرگ(3) یا عذاب قطعی(4) فرا می رسد کسی که تا کنون ایمان نیاورده در این شرایط هولناک ناگهان برگشته و ادعای ایمان می کند پیام آیه این است که چنین ایمانی که از سر اختیار نیست و از روی ناچاریست سودی به حال صاحبش ندارد و نیز اگر قبلا ایمان آورده ولی تا این زمان عمل صالحی از او سر نزده است چنین ایمانی هم نمی تواند دردی از او دوا کرده و مایه نجاتش از جهنم شوند.
نکته مهمی که در آیه وجود دارد این است که ایمان در روز ظهور آیات الهی (وقوع عذاب و یا موقع مرگ) وقتى مفید است كه آدمى در دنیا و قبل از ظهور آیات نیز به اختیار ایمان آورده و دستورهاى خداوند را عملى كرده باشد؛ ولی كسى كه در دنیا ایمان نیاورده و یا اگر آورده در پرتو ایمانش خیرى كسب نكرده و عمل صالحى انجام نداده و در عوض سرگرم گناهان بوده؛ چنین كسى ایمانش كه ایمان اضطرارى است در وقت وقوع عذاب و یا در موقع مرگ سودى به حالش نمىدهد.(5)
بیچاره کسی که ده تایی های او بر یکی هایش بچربد
مَن جَاءَ بِالحَْسَنَةِ فَلَهُ عَشرُْ أَمْثَالِهَا وَ مَن جَاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَلَا یجُْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَ هُمْ لَا یُظْلَمُونَ(160- انعام)
این آیه به یكى از منتهاى خداوند كه بر بندگان خود نهاده اشاره مىكند و آن این است كه: خداوند عمل نیك را ده برابر پاداش مىدهد و عمل زشت و گناهان را جز به مثل، کیفر نمی دهد و اینکه در پایان می فرماید به کسی ظلم نمی شود معنایش این است که از پاداش عملی نمىكاهد و كیفر گناهی را بیشتر از آنچه باید نمىدهد.(6)
در ارتباط با این آیه شریفه سخنی گهربار؛ اما تکان دهنده از امام سجاد علیه السلام نقل شده است که حضرت مرتب می فرمود: «وَیْلٌ لِمَنْ غَلَبَتْ آحَادُهُ أَعْشَارَهُ»(7)؛ وای بر کسی که جمع کیفرهای تک تک او از ده تا ده تا ثوابی که به او می دهند بیشتر شود.
«وسوسه» یعنی دعوت كردن به کاری با صدایی آهسته و آرام؛ «موارات» هم یعنی پوشاندن چیزی با قرار دادن آن در پس پرده؛ «سوآت» هم جمع «سوأة» به معناى عضوى است كه آدمى از برهنه كردن و اظهار آن شرم دارد
امتیازات اجتماعی برای آزمون و امتحان است
وَ هُوَ الَّذِى جَعَلَكُمْ خَلَئفَ الْأَرْضِ وَ رَفَعَ بَعْضَكُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَتٍ لِّیَبْلُوَكُمْ فىِ مَا ءَاتَئكم (165- انعام)
اوست كسى كه شما را در زمین، جانشینان [نسلهاى گذشته] قرار داد و بعضى از شما را نسبت به بعضی دیگر از جهت مادی و معنوی چند پله بالاتر برد تا شما را به آنچه عنایت فرموده، امتحان كند.
بی شک اختلافات طبقاتی که زاییده استعمار و استثمار و اشكال مختلف بردگى و ظلمهاى آشكار و پنهان است را نمی توان به حساب دستگاه آفرینش گذارد و دلیلى هم ندارد كه از وجود اینگونه اختلافات بىجهت دفاع كنیم. در عین حال نمىتوان انكار كرد كه هر قدر اصول عدالت در جامعه انسانى نیز رعایت شود باز همه انسانها از نظر استعداد و هوش و فكر و انواع ذوقها و سلیقهها و حتى از نظر ساختمان جسمانى یكسان نخواهند بود. نکته اینجاست که قرآن مىگوید این تفاوتها وسیله آزمایش شما است با آن برتریهایی که خدا به شما داده است؛ نه دستمایه ای برای فخرفروشی و تحقیر دیگران.(8)
در آداب دعا «نعره زدن» نیست
ادْعُواْ رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَ خُفْیَةً إِنَّهُ لَا یحُِبُّ الْمُعْتَدِینَ(55- اعراف)
«تضرع» به معناى اظهار ضعف و ذلت است. «خفیة» هم به معناى پنهانى و پوشیده داشتن است.(11) این آیه که بیانگر ادب دعاست دستور می دهد که دعا با حالت تضرع و به دور از سر و صدا و فریاد باشد.(12) در پایان آیه هم به شکل کنایه، کسانی را که این ادب را رعایت نکنند «المعتدین؛ تجاورزگران از حدود» خوانده که مراد از حد در اینجا حد و ادب دعاست.
در هر کاری که هستید، برای مردم کم نگذارید
وَ لَا تَبْخَسُواْ النَّاسَ أَشْیَاءَهُمْ (85- اعراف)
معنای این فراز این است که «از حقوق مردم چیزى كم نگذارید». هر چند این فراز در بین احکام خرید و فروش و دقت در ترازو و پیمانه است؛ اما پیام آن منحصر در تجارت نشده و تمام روابط اجتماعی و حتی بین الملل را زیر گستره خود می گیرد.(13) بنا بر دستور این آیه هر کس در هر پست و مقام و وظیفه و شغلی که قرار دارد حق ندارد ذره ای از ادای حقوق افرادی که با او طرف حساب هستند بکاهد و در عمل کم بگذارد. استادی که دانشجو دارد؛ کارمندی که ارباب رجوع دارد؛ مغازه داری که مشتری دارد؛ مدیری که کارمند دارد؛ همه و همه باید نسبت به دیگرانی که حقی بر عهده ما دارند نهایت دقت را به خرج دهیم تا مبادا ذره ای از حق آنها شود.
#کانال_رسولیسم_مذهبی
@rasoulism1
#رسولیسم