🖋 میثم_امانی بر خلاف تصور رایج، به نظر می رسد ظرفیت ها و قابلیت هایی در فلسفه اسلامی و آرای فلاسفه مسلمان وجود دارد که بتواند به فهم مسأله فلسطین و نیز فهم راهبرد بینجامد. مبانی و پیش فرض های فلسفه اسلامی، دلالت ها و لوازم عملی دارد و از آن نمونه می توان به نظریه حکمت اشاره کرد. مفهوم حکمت، مبتنی بر وجود بنیادها، معرفت ها و ارزش‌های ثابت همگانی در همه انسانهاست. و بر همین پایه بوده که فلاسفه اسلامی، عقلانیت را یک معیار جهان شمول دانسته اند که قابل درک و نیز قابل پذیرش از سوی همه انسانهاست. همچنین بر همین پایه بوده که فلاسفه اسلامی اخلاق را یک معیار جهان شمول دانسته اند با قابلیت درک و قابلیت پذیرش از سوی همه انسانها. شما اگر یک قضیه منطقی را به نحو روشن به دیگر انسانها بگویید و نیز یک قضیه اخلاقی را، تصدیق خواهند کرد. لازمه حکمت به این کاربرد، وجود رویه ها و کلمات و کنش های حکمت آمیز در همه فرهنگها و تمدن هاست با وجود تنوع و اختلاف شان. از این رو بود که بنیاد حکمی ایران و یونان را تا دیرباز یکی می دید و نیز از این رو بود که کتاب الجمع و کتاب فصل المقال را می نوشت. فلاسفه اسلامی با ایده حکمت بر شرق و غرب دنیای اسلام پل زدند، حتی بر تفکر اندیشمندان مسیحی ( حنین بن اسحاق و یحیی بن ماسویه و خاندان بختیشوع)، تفکر زرتشتی ( بهمنیار بن مرزبان) و تفکر یهودی ( موسی بن میمون) پل زدند، و نیز بر تفکر عرفانی و تفکر کلامی پل زدند لذا این قابلیت گسترش پذیر را باید همچنان به عنوان راهبرد نگاه داشت. حکمت بنیادین اقتضا می کند که انسان‌ها حسن عدل و قبح ظلم را دریابند و با وجدان اخلاقی خویش، مصادیق هر دو را بشناسند. صحنه برآمدن حکمت بنیادین است و اینجاست که فرهنگ ها و تمدن ها علی رغم تکثرشان به وحدت می رسند و یک حقیقت واحد تشخیص می دهند. اینجا دیگر فارغ از هرگونه دین و مذهب و فرقه، قومیت و نژاد و سن و جنس، مکتب و حزب و سبک است. درکی اینگونه از مسأله فلسطین می تواند نمایانگر راهبرد عملی باشد. سر قضیه فلسطین باید راهبرد حکمت بنیادین را به کار گرفت و اشتراک عموم انسانها در تشخیص ظلم و معرفت به حقیقت را ملاک قرار داد. برخلاف کثرت گرایان و نیز دعاوی پست مدرن، مسأله غزه از یک حقیقت نهادین در وجود انسانها پرده بر می دارد و همین حقیقت نهادین می تواند همگرایی پدید بیاورد. اندیشه حکمت، انبساط عقل و نیز اشتراک اخلاق است. بدین وسیله انسانها گوهر راستین خویش، خود حقیقی و تصویر حقیقی از عالم هستی را درخواهند یافت و از سفسطه و مغلطه و خطای دروغین و تصویرهای دروغین از خود و غیرخود و عالم مطلع خواهند شد. فراروی از ذهنیت برساخته رسانه ای، برساخت های اجتماعی کاذب، و فراروی از نظام سرمایه داری ماتریال غرب که حکمت ستیز است، به مدد حکمت میسر خواهد شد. 🌸 کانال "مطالعات فلسفه سیاسی و انقلاب اسلامی"👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2640969940Ccb3214bb46