راننده صدا می‌زند: «- حرم رسیدیم جا نمونیا!» نه آقای راننده من جامانده‌ام شاید اینجا جسمم پیاده شود اما دلم بین شلوغی‌های دنیا جامانده است. جامانده‌ام، خیلی هم دردناک جامانده‌ام، جاماندنم هم بد جایی است. بین شلوغی‌هایی که تنها افتاده‌ام. نه شاید نیُفتاده‌ام بلکه مرا انداخته‌اند... شاید گناهان، مرا انداخته‌اند و شاید رفیق‌هایی که خودشان هم جامانده هستند. و شاید هم رفیق‌هایی که به وصال تو رسیدند ولی دست مرا نگرفتند. خلاصه آقا جامانده‌ام قیمتم زیاد نیست،خودت مرا بخر! ۱۴٠۱/۷/۲۳ کانال نوشته‌های میرمهدی/عضویت🔰 @mirmahdi_arabi