(🌱💚)
اینکه هر شب بلند شود برای تجهد و نماز شب، نه، هروقت امکان و فضا مهیا بود، از دست نمیداد. گاهی فقط به همان شفع و وتر اکتفا میکرد، گاهی فقط به یک سجده. کم پیش میآمد مفصل و با اعمال بخواند میگفت:« آقای بهجت میفرمودند:
اگه بیدار شدی و دیدی هنوز اذان نگفتن و فقط یه سجدۂ شکر به جا بیاری که سحر رو بیدار شدی،
همونم خوبه!» خیلی دوست داشتم پشـت سـرش نماز را به جماعت بخوانم. صوت و لحن خوبی داشت...
بعد از ازدواج فرقی نمیکرد خانه خودمان باشد یا خانه پدر مادرهایمان، گاهی آنها هم می.آمدند پشت سرش اقتدا میکردند
. مقید بود به نماز اول وقت! در مسافرتها زمان حرکت را طوری تنظیم میکرد که وقت نماز بین راه نباشیم. زمانهایی که اختیار ماشین دست خودش نبود و با کسی همراه بودیم، اولین فرصت در نمازخانههای بین راهی یا پمپ بنزین گفت:«نگه دارین!» اغلب در قنوتش این آیه از قرآن را میخواند:«ربنا هب لنا من أزواجنا وذرياتنا قرة أعين واجعلنا للمتقين إماماً.»
قرآنی جیبی داشت و بعضی وقتها که فرصتی پیش میآمد، میخواند: مطب دکتر، در تاکسی... گاهی اوقات هم از داخل موبایلش قرآن میخواند :)!
"برشےازکٺابقصہدلبرے"
"خاطراٺشهیدمحمدحسینمحمدخانے"
#برشےازکتاب
ᴍɪsᴀɢʜ