همسایه های ماه
اونایی که روی زمین غریبن
اونایی که همسایههای ماهن
نشون میدن به ما مسیر عشق ُ
برای ما ستارههای راهن
واسه وطن از آبرو گذشتن
عمرشونو تو عاشقی گذاشتن
دستشون از وفا جدا نمیشه
غیر دلاوری چیزی نداشتن
وقتی توی هجوم پاییز بودن
مثل شکوفه، زخم کاری شون بود
از پا نیفتادن صنوبرامون
دشمن اسیر استواری شون بود
زیر شکنجه بالشون شکستُ
آخرش از چنگ قفس پریدن
رو پرچم سه رنگمون دوباره
تصویر آزادگی رو کشیدن
اسطوره های مردی و غیرتن
قدرشونُ باید همه بدونیم
یه دنیا حرفه توی سینههاشون
بازم باید قصهشون ُ بخونیم
سید محمد حسین ابوترابی