اتفاق روشن از گلوله ی گرگی،اتفاق روشن شد کوچه کوچه در ایران،شمع داغ روشن شد آه از دل مادر! وای از دل خواهر! شمع داغ گلهامان،با فراق روشن شد خواست تا وطن باشد،در میان تاریکی در برابر یاغی،شاچراغ روشن شد بر زمین صنوبرها،ریخت خونشان اما لاله ها دمیدند و ، چشم باغ روشن شد عکس هر شهید شد،منعکس در آیینه جلوه در حرم کرد و ، هر رواق روشن شد کور خواند آن وحشی،با ترور نشد خاموش یک چراغ افتاد و ، چلچراغ روشن شد @mkomeit