تیر بلا رسید و دلم را نشان گرفت
آتش به سینه ام زد و تاب وتوان گرفت
عمری ز خاطرات ِگذشته گریستم
شکرخدا که زهر ازاین خسته جان گرفت
مویم حکایت غم دیرینه می کند
بغض گلو و اشک، مسیر بیان گرفت
راوی روضه های غروب مدینه ام
در آن زمانِ تلخ دل آسمان گرفت
ازقصه ای که برکسی آن را نگفته ام
باغ امید من همه رنگ خزان گرفت
دستی که بین کوچه به مادرکشیده زد
باضربه اش ازاین دل زارم امان گرفت
دیدم که مادرم پی من دست میکشد
سیلی ز مادرم همه تاب وتوان گرفت
#نـوكـر_نـوشـت:
#حسن_جــان
شد عاقبتش خیر هر آنکس که در عالم
گردید غلامی ز سرای تو #حسن_جان#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، #دوشنبتون_امام_حسنی#به_یاد_شهیدان#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_
عجل_فرجهم
.
✅با ما همراه شوید.
🔗ایتا:
نگهبان
https://eitaa.com/mnegahban