بسم الله الرّحمن الرّحیم
این گردهمایی را که همه ساله با حضور بلند پایگان علمی و سیاسی کشور تشکیل میگردد، باید یکی از مهمترین گردهماییها شمرد؛ زیرا موضوع آن نماز است که برترین فریضه دینی است و مخاطب آن همه آحاد ملتاند و از این رو لازم است که دست اندرکاران اجرایی ذی ربط نکاتی را که در آغاز این گردهمایی خطاب به آنان تذکر داده می شود صرفاً یک توصیه تشریفاتی نینگارند. در پیام سال گذشه این جانب به حاضران این گردهمایی و دیگران چنین آمده است:
انسان که از سویی گاه مظهر برترین و زیباترین حقایق هستی است، از سویی دیگر، گاه محل بروز زشتیها و پستی های بیهمانند نیز میگردد. اگر در جایی و زمانی او را مظهر آگاهی و محبت و فداکاری یا خردمندی و آفرینندگی و پیشرفت در عرصههای تعالی، یا آیت شوق و شور و امید میبینیم، در جایی و زمانی دیگر او را دچار غفلت و کینه و خودخواهی، یا جهل و عادت و رکود، یا سستی و نومیدی و بدبینی مشاهده می کنیم.
این عنصر با استعداد، میتواند برترین موجود گیتی تا پست ترین پدیده هستی گردد. او مجهز به همه ابزارها و زمینههای تعالی و تکامل معنوی و مادی، آفریده شده است. سرشت او، نیک و راه نیکی به روی او باز است. خرد و قدرت بر تصمیم گیری و انتخاب، دو بال توانای اویند و رسولان الهی راهنمایان و امید دهندگان و کمک کنندگان به او. امّا او با این حال میتواند تسلیم ضعفها و هوسها و خودخواهیها یا جهلها و غفلتها و عادت های خود شود وخود را از همه آن بشارتها و امیدها و معراج ها محروم سازد. این همان است که آن را باید «فسادپذیری انسان» نامید و همان است که در عمر دراز بشریت و نیز در عمر هر یک از آحاد بشر، بزرگ ترین مصیبت او و خطرناک ترین تهدید به شمار رفته است و می رود. برای پیشگیری و نیز درمان این آفت بزرگ، دین خدا «ذکر» را به انسان آموخته است.
ذکر یعنی حقیقت را به یاد آوردن، خود را در برابر خدا یافتن، به او گوش سپردن و به او دل دادن. یعنی از دل مشغولیهایی که آدمی را اسیر وسوسه هوسها میکند، یا میل به برتری جویی و کینه ورزی و آزمندی او را ارضا میسازد، خود را رها ساختن، یعنی او را از جهنمی که برای خود فراهم کرده است، به بهشت صفا و انس و بهجت و امن بردن. و نماز با ترکیب هماهنگ دل و زبان و حرکت، ناب ترین و کامل ترین نمونه و وسیله ذکر است.
انسان در زندگی شخصی اش، گاه بر اثر محنت ها و شدتها و مصیبتها، و در زندگی جمعی اش، گاه با حوادث تحول آفرین مانند حرکت عمومی به سوی جهاد یا انفاق یا کمک به نیازمندان، به عامل ذکر نزدیک میشود، و گاه با سرگرمیهای هوس آلود و غرق شدن در سرخوشی و اشرافی گری و عیش بارگی، از آن دور میافتد. عنصری که می تواند در همه این احوال او را به بهشت «ذکر» نزدیک یا نزدیک تر کند، نماز است.
نماز در حالات آمادگی روحی، به آدمی عروج و حال و حضور بیشتر میبخشد و در حالات غفلت و ناآمادگی، در گوش او زنگ آماده باش مینوازد و او را به آن وادی نورانی نزدیک میسازد. لذا نماز در هیچ حالی نباید ترک شود. در عین شدت و محنت ، در بحبوحه میدان جهاد، در هنگام فراغ و آسایش، و حتی در میان محیط لجن آلودی که انسان با هوسها و کینهها و شهوت ها و خودخواهیها، پیرامون خود پدید آورده است. نماز یک شربت مقوّی و شفابخش است، باید آن را با دل و جان خود نوشید و از هر نقطه که در آن واقع شدهایم، یک گام یا یک میدان به بهشت رضوان نزدیک شد.
از این روست که نه «حیّ علی الجهاد» و نه «حیّ علی الصّوم» و نه «حیّ علی الأنفاق»، نگفتهاند، ولی در هر روز بارها سرودهاند: «حیّ علی الصّلوه»
در دوران انقلاب و جنگ تحمیلی، نماز، ما را در حرکت مان مصمم تر و نیرومندتر میکرد، و امروز که خطر غفلت و عیش بارگی و آرزوهای حقیر و تنگ نظرانه و عادتها و روزمرگیها ما را تهدید میکند، نماز به ما مصونیت میبخشد و بن بست های پنداری را میشکند و راه ما را روشن و افق را درخشان می سازد. این تنها برگی از کتاب مناقب نماز است، و همین برای به راه انداختن حرکتی جدی تر از گذشته، میتواند انگیزه ای ژرف و کارآمد پدید آورد.
همه باید در این حرکت بزرگ که شایسته است جهاد نامیده شود، خود را ملتزم و متعهد بدانند. علمای دین، روشنفکران، هنرمندان، جوانان، پدران و مادران و همسران، دارندگان منبرها و رسانهها، نویسندگان، و بیش از همه، مسئولان بخش های حکومتی مانند: وزارتهای آموزش و پرورش، علوم و فناوری، ارشاد، صدا و سیما، سازمانهای تبلیغاتی، مراکز تولید سینمایی، پژوهشگاهها، مدیرانی که نیروی انسانی کلانی در قبضه امر و نهی آن هایند، مانند: نیروهای مسلح، وزارت خانه ها، کارگاهها، دانشگاهها و مدارس، وسائل حمل و نقل و غیره و غیره… اینان هر یک به گونهای میتوانند و میباید در این حرکت همگانی سهیم گردند و نقش ویژه خود را بگزارند. 👇👇👇👇👇👇👇👇👇