بی تردید و فرقه گرایی را نمی توان پدیده ای بی دلیل دید، چنانکه مطالعه ی احوال فرقه سازان حاکی از نوعی انحراف در ابعاد مختلف است و نیز فرقه گرایان از نوعی خلاء معنوی رنج می برند ما در این نوشتار برآنیم تا به بررسی علل و عوامل فرقه سازی و نیز فرقه گرایی بپردازیم؛ الف: علل و عوامل فرقه سازی ب؛ علل و عوامل فرقه گرایی 📌 ⭕️ وقتی به حالات روانی فرقه سازان معروف نگاه می شود ضمن مشاهده ی نوعی روان پریشی در وجود آنان به عوامل دیگری بر می خوریم که در کنار هم قرار گرفته شخص را از مسیر خود منحرف می کند و سبب می شود تا او پای به عرصه لرزان فرقه سازی بگذارد. نمونه های فراوانی وجود دارد که نشان می دهد عمده ی فرقه سازان از نوعی مشکل روحی و روانی رنج میبرند برخی از آنان به دلیل آزار والدین و برخی نیز به دلیل سختگیری اطرافیان و عده ای به دلیل از دست دادن والدین خود در دوران کودکی و بعضی به دلیل نداشتن پیشینه ی درخشان قومی، عده ای برای بر سر زبان افتادن و شهرت و برخی از جنون مقام طلبی و کسب موقعیت اجتماعی، همه اینها عوامل روانی هستند که سبب می شوند تا فرد اقدام به تشکیل هسته ها و گروه های انحرافی نماید. ⭕️ افرادی مانند علی محمد باب، اوشو، رام الله کسانی هستند که در کودکی سرگذشت غم انگیزی داشتند این سرگذشت سبب شد تا آرزوهای دوران کودکی آنها سرکوب شده به عقده ای روانی تبدیل و در گوشه ی ذهن آنان بایگانی شود و در زمان مناسب خود را نشان دهد بسیاری از قوانین فرقه سازان همان آرزوهای دوران کودکی و یا جوانی آنان است، آنها همۀ عواملی که روزگاری آنان را تحقیر کرده بود در قالب اهریمن و دیو تعریف می کنند و قصد انتقام از آنها دارند وقتی به سخنان افرادی مانند باب و اوشو دقت می کنیم به خوبی روشن است که افکار کودکانه خیالشان در قالب ادبیات بزرگسال خودنمایی می کند بنابراین عمده ترین عامل انحراف در فرقه سازان فشارهای روحی در دوران کودکی آنان است. بارور نشدن آرزوهای کودکانه نبود کمترین فضا برای ابراز عقاید دوران طفولیت سبب می شد تا آنها در مقطعی از سن بزرگسالی آن را بروز دهند. ↙️ اما عامل دوم را باید خلأ معنوی دانست، طبیعی است که محکم نبودن کمربند اعتقادی سبب می شود تا در مقابل هر نسیمی بلرزند و این اولین لغزش را به دنبال خواهد داشت و وقتی انحراف عقیدتی در کنار جاه طلبی قرار بگیرد فرزندی نامشروع به نام فرقه ی انحرافی متولد خواهد شد از این رو اکثر قریب به اتفاق فرقه سازان در همان مذهب و آئینی که بودند افراد لاابالی و بی قید نسبت به مذهب بوند و گویا آنان دین را لجامی می دیدند که نفس آنان را کنترل می کرد و این کنترل نفس چیزی نبود که وجود آنها آن را بطلبد می بینیم که اوشو دین و بندگی را ستمگری و سبب فقر و فلاکت می داند. ↙️ همه ی فرقه سازان چه مسلمان و چه غیر مسلمان از شریعتی که پیش از آن تابعش بودند دست می کشند و اگر چه حتی در طول آن آئین و خود را معرفی می کنند اما اساس اعمال عبادی آن را انجام نمی دهند چنانکه صوفیان برای آن که از بندگی خود را رها سازند قصه ای مضحک به نام طریقت یعنی عبور از شریعت ساختند و یا فرقه ی اهل حق جمع شدن به دور هم در یک هفته و خواندن اذکار و اوراد را برای یک هفته بی نمازی کافی می دانند. 🌐 پایگاه تخصصی مقابله با عرفان حلقه و عرفان های کاذب و دشمن شناسی 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup                            👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup                       👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup