ادامه پاسخ بالا 👆👆👆 👇👇👇👇
(قسمت چهارم)
4- مراسم عزاداری یک گروه اجتماعی را شکل می دهد. انسان موجودی اجتماعی است و بخش بسیاری از زندگی خود را در گروهها میگذراند. گروههای خانواده، مدرسه، همبازیها، همسالان، همکاران، گروههایمذهبی، سیاسی، اجتماعی و...، از گروههایی هستند که معمولاً بخش قابل توجهی اززندگی خود را با آنها میگذرانیم. گروههای مذهبی نیز در همین ردیف است و به عنوانیک گروه بررسی میشود.
عزادارى مسلمانان بر اساس شناختى که عزاداران از حسین بن على(ع) و اهداف عالى آن حضرت و حرکت منتهى به شهادت ایشان دارند، انجام مىپذیرد. ازاین رو در حین مرثیه سرایى، سوگوارى روشنگرانه دارند، نه شیون بى هدف. آنان با عزادارى به تمام زندگى خود هدف مىبخشند و حیات خود را حسینى مىسازند و کسب نشاط مىکنند و به سمت زندگى با عزّت و فرار از مرگ ذلّت آفرین و احساس ارزشمندى گام برمى دارند.
این افراد در دایره وصف امام صادق(ع) مىگنجند که مىفرماید: «شیعیان از سرشت ما خلق شدهاند و به نور ولایت ما آمیختهاند و به امامت ما دل خوش دارند و ما نیز به پیروى و دوستى آنان راضى هستیم. مصیبتهاى ما به آنان سرایت مىکند و رنج و گرفتارى ما آنان را مىگریاند و اندوه ماآنان را اندوهگین مىسازد و نیز شادمانى ما آنان را شادمان مىکند. ما نیز از حال آنان باخبر و با آنها هستیم و رنج و پریشانى آنان ما را رنجیده خاطر مىسازد و آنان از ما جدا نمىشوند و ما نیز از آنان جدا نمىشویم ...».(3)
پس غمگین بودن براى امام حسین(ع) نشان سلامت است، نه بیمارى و نه حالتى منفى و نابهنجار . چه بسا غمگین نبودن و سوگوارى نکردن براى یک فرد مسلمان، نشان بیمارى و یا رفتارى نابهنجار تلقى گردد.
افزون بر آن که سوگوارى نشانه سلامت و تأمین کننده سلامت است؛ چه اینکه گریستن براى شخص مصیبت زده و غم دیده، اثر شفا بخشى دارد.
گریستن موجب رهایى از فشارهاى هیجانى مىگردد؛ در حالى که فشارهاى (روحى و روانى ناشى از داغدیدگى) موجب به هم خوردن تعادل شیمیایى در بدن مىگردد. گریستن این تعادل شیمیایى را به او باز مىگرداند. برخى معتقدند: گریستن موجب خروج مواد سمى از بدن مىشود و تعادل حیاتى را برقرار مىکند.
گریه و عزاداری گاه جنبه عاطفی دارد.انسان با عاطفه زنده است، آنچه در درونقفسه سینه او قرار دارد، قلب است نه سنگ. اگر قلبی با شنیدن مناظر تکان دهنده کربلا به درد آید،احساسش جریحهدار گردد و شرارههای آتشین خود را به صورت قطرههایاشک به خارج پرتاب کند. این نشانه قوّت و سلامت دل است، نه علامت ضعف. درمجالس عزاداری، صحرای رنگین کربلا، بدنهای قطعه قطعه شده شهیدان، سرهایعزیزان پیامبر خدا بر نیزهها و خیمههای سوخته،بدنهای تازیانه خورده،خرابة شام، تازیانه و لبهای مبارک امام حسین(ع)، هلهله و شادمانی مردم کوفه و شام،جسارت به خاندان عصمت و طهارت، قد خمیده زینب، و مصائبامام سجاد(ع)... باز سازی و یادآوری میگردد.
امکان ندارد انسانی از شنیدن این مصائب به شور و هیجان نیاید و بر یزیدیان نفرین نکند و عملکرد آنان را مورد اعتراض قرار ندهد. به این ترتیب، گریه بر امامحسین(ع) ویارانش در نهایت تبدیل به گریه و اعتراض میگردد؛ گریهای که تجسم اهداف کربلا بر گونههاست. تأثیر این گریهها به مراتب بیشتر از حرف و ساز وکارهای امروزی است.
پیروانمکتب عاشورا میتوانند از طریق شعار دادن، سرود خواندن، برگزاریهمایشها و... پیوندشان را با اهداف عاشورا ابراز نمایند، اما عزاداری و سوگواری،صادقانهتر میتواند بیانگر این پیوند باشد زیرا مجالس عزاداری بازسازی مصائب کربلا و تجسم افتخارات عاشورائیان است.اگر همه مردم بدانند در کربلا چه گذشت، دانستن تأثیر دارد، اما اگرصحنههای عاشورا بازسازی شود، شهر سیاهپوش گردد، دستههای عزاداری راه بیفتد، بهمراتب تأثیر بیشتری دارد.این اقدامات اعلام وفاداری به اهداف والای امام حسین است.
کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز
http://telegram.me/mobahesegroup
#ایتا 👇👇
https://eitaa.com/mobahesegroup
#سروش 👇👇
http://sapp.ir/mobahesegroup
ادامه پست بعدی👇👇👇👇