ادامه پاسخ بالا👆👆🔺👇👇👇👇 در پایان لازم به ذکر است که کسى که مى پندارد خدادر آسمان است و دست به سوى او دراز مى کند، دست بلند کردن او ارزشى ندارد. همچنین است چشم دوختن به آسمان در هنگام دعا. چنانکه امام صادق(علیه السلام) از پدران بزرگوار خود، نقل کرده است: «مَرَّ النَّبِیُّ(صلى اللهعلیه و آله) عَلى رَجُلٍ وهُوَ رافِعٌ بَصَرَهُ الَى السَّماءِ یَدعو، فَقالَ لَهُ رَسولُ اللّهِ(صلى اللهعلیه و آله): غُضَّ بَصَرَکَ؛ فَاِنَّکَ لَن تَراهُ ... ومَرَّ النَّبِیُّ عَلى رَجُلٍ رافِعٍ یَدَیهِ الَى السَّماءِ وهُوَ یَدعو، فَقالَ رَسولُ اللّهِ(صلى اللهعلیه و آله): اُقصُر مِن یَدَیکَ؛ فَاِنَّکَ لَن تَنالَهُ»(9)؛ (گذر پیامبر(صلى اللهعلیه و آله) بر مردى افتاد که هنگام دعاچشمش را به سوى آسمان دوخته بود. پیامبر خدابه وى فرمود: «چشمت را فرو بند که تو هرگز او را نمى بینى» ... گذر پیامبر بر مردى افتاد که در حال دعا، دستانش را به سوى آسمان بلند کرده بود. پیامبر خدافرمود: «دستانت را پایین بیاور که تو هرگز به او نمى رسى»). در این دو روایت پیامبر(صلى اللهعلیه و آله) از چشم دوختن به آسمان (رفع البصر) یا بلند کردن دست ها (رفع الیدین)، با این اعتقاد که خدادر آسمان است، منع کرده و فرمودند: هرگز او را نمی بینی و به او نمی رسی؛ زیرا خداوند جسم نیست تا در آسمان باشد. آیات قرآنبر مساله نفى جسمیّت و مکان و جهت ازخدااصرار و تاکید نموده است که برای نمونه به برخی از آنها اشاره می کنیم: 1. «لا تُدْرِکُهُ الْابْصارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ الاَبْصارَ وَ هُوَ اللَّطیفُ الخَبِیرُ»(10)؛ (چشمها او را نمى بینند؛ ولى او همه چشمها را مى بیند؛ و او بخشنده [نعمت ها] و با خبراز دقایق امور و آگاه [از همه چیز] است). 2. «وَ لمّا جاءَ مُوْسى لِمیْقاتِنا وَ کَلَّمَهُ رَبُّهُ قالَ رَبِّ ارِنِى انْظُرْ الَیْکَ قالَ لَنْ تَرانى»(11)؛ (و هنگامى که موسى به میعادگاه ما آمد، و پروردگارش با او سخن گفت، عرض کرد: پروردگارا! خودت را به من نشان ده، تا تو را ببینم. گفت: هرگز مرا نخواهى دید). 3. «و قالَ الَّذِینَ لا یَرْجُوْنَ لِقائَنا لَوْلا انْزِلَ عَلَیْنَا الْمَلائِکَهُ اوْ نَرَى رَبَّنا لَقِد اسْتَکْبَرُوا فى انْفُسِهِمْ وَ عَتَوْا عُتُوًّا کَبِیراً»(12)؛ (و کسانى که ایمانبه لقاى ما [و روز رستاخیز]، ندارند گفتند: چرا فرشتگان بر ما نازل نشدند و یا پروردگارمان را با چشم نمى بینیم؟! آنها تکبّر ورزیدند و طغیان بزرگى کردند!). در روایات نیز بر نفی جسمیّت و مکان از خداوند تاکید شده است، به عنوان مثال: امیرمومنان على(علیه السلام) در آغاز خطبهاى چنین مى فرماید: «لا یَشْغَلُهُ شَاْنٌ وَ لا یُغَیِّرُهُ زَمانٌ وَ لا یَحْویْهِ مَکانٌ، وَ لا یَصِفُهُ لِسانٌ»(13)؛ (هیچ چیزى او را به خود مشغول نمى دارد، و گذشت زمان در او دگرگونى ایجاد نمى کند، هیچ مکانى او را در بر نمى گیرد و هیچ زبانى را یاراى توصیفش نیست). در حدیثدیگرى از امام صادق(علیه السلام) آمده است که فرمود: «خداوند توصیف به زمان و مکان و حرکت و انتقال و سکون نمى شود ـ و ذات او از همه این امور مبرّا است ـ بلکه او خالق زمان و مکان و حرکت و سکون و انتقال است، خداوند بسیار برتر است از آنچه ظالمان و ستمگران در حق او مى گویند».(14) و در حدیثی از امیرمومنان على(علیه السلام) درتفسیرصفت «صمد» چنین مى خوانیم: «تفسیر صمد این است که او نه اسم دارد و نه جسم، نه مثال و نه مانند، نه صورت و نه تمثال، نه حد و نه حدود، نه موضع و نه مکان، نه کیفیت و نه محل، نه اینجا و نه آنجا، نه پر بودن نه خلا، نه ایستادن و نه نشستن، نه سکون و نه حرکت، نه ظلمانى و نه نورانى، نه روحانى و نه نفسانى، جائى از او خالى نیست، و در عین حال هیچ جائى گنجایش او را ندارد، نه رنگ دارد، نه بر قلب کسى خطور کرده، و نه بوئى از او شنیده مى شود، همه این امور نسبت به او منتفى است».(15) ناگفته پیدا است که منظور از نفى اسم از خداوند نفى اسامى مخلوقات است. این سخن را با حدیثى از امام کاظم(علیه السلام) پایان مى دهیم: بعضى خدمت ایشان عرض کردند: گروهى عقیده دارند خداوند متعال ـ جسم است ـ به آسمان دنیا پائین مى آید! امام(علیه السلام) فرمود: «خداوند فرود نمى آید، و نیاز به آن ندارد، براى او دور و نزدیک یکسان است. او نیاز به هیچ چیز ندارد، بلکه همه محتاج به او هستند. کسى که اینگونه نسبتها را به خدامى دهد براى او زیاده و نقصان قائل است، و هر موجودى که متحرک است نیاز به محرک دارد، کسى که این پندارها را درباره خداداشته باشد هم خودش هلاک و گمراه شده، و هم دیگران را به هلاکت و گمراهى مى افکند! بر حذر باشید ا کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup 👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup 👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup