خب نمیشه امروز دست به قلم نشم انگار😅 سلام و عرض ادب... یه خاطره فوری از امر به معروف میگم و از محضرتون مرخص میشم... چند وقت پیش حرم شهرری بودم، (امامزاده طاهر) خانمی با حجابی نامناسب(چادر داشت از سرشون غش میکرد روی زمین و موها بیرون😅) داشتند زیارت میکردند و اشک میریختند😭 رفتم در گوششون آروم گفتم، میدونستین زیارت مستحبّه ولی حجاب واجب؟ همون خدایی که ازش حاجت میخواین گفته حجاب واجبه... پس اطاعت کنید از خدا، که خدا هم به حرف شما گوش بده الکی نیست که😉 اون بنده خدا هم تو اوج حسّ خودش یه نگاه کرد به من و گفت: چشم. و منم تشکر کردم و ایشون و با آقا تنها گذاشتم.. و البته همانجا دعا کردم که خدا همَمون و هدایت کنه😇 راستش منم خیلی نیاز دارم به هدایت خدا✋ حالا خدا خواسته که از بچگی یادمون دادند و چادر سرمون کردیم... ولی.... یه وقت نشه که به همین عمَلمون مغرور بشیم و از اعمال دیگرمون غافل بشیم و فکر کنیم خیلی قدیس و قدیسه هستیم😊 نمیگم امربه معروف نکنیم! اون که وظیفه مون هست و باید انجام بدیم! اگر که نگیم! پس فردا باید در پیشگاه خدا جواب بدیم که چرا نگفتیم!!! ولی خب فقط تذکر و تنبّهی بود که خواستم در قالب حدیث نفس عرض کنم😇 همگی موفق و پیروز باشید و باشیم🌺 https://eitaa.com/joinchat/3011379201C7afdd551c2