این شخص(مجتبی تمسکی) مُبلّغ «دین انسانیت» است. این حرف‌ها از مخوف‌ترین التقاطات سکولاریسم است یعنی تفکیک «دین» و «انسانیت» این همان شبهه «دین انسانیت»(لفظ لاکچری شده «اخلاق سکولار») است. «اگوست کنت»، فیلسوف و جامعه‌شناس فرانسوی در اواسط قرن نوزدهم میلادی مسلک «دین انسانیت» را اختراع کرد. اینکه: دین من انسانیت و خدای من وجدان است. سیطره عظیم‌ترین و پیچیده‌ترین نوع بُت‌پرستی یعنی «امانیسم» در غرب متفکران را بر آن داشت که «دینِ انسانی» را به جای «انسان دینی» مطرح کنند.  البته حرف جدیدی نیست و همان فتنه شیطانی است که از تورات تحریف شده درآمده، یعنی تفکیک «علم» و «دین» است که به بیان شهید مطهری در کتاب مسئله شناخت، این فتنه باعث بدبختی اروپا و افتادن در دام مدرنیته شد(در وب جستجو کنید: شهید مطهری زیان آورترین تحریف تاریخ). فقط در این کلیپ بجای «علم» می‌گوید: انسانیت و اخلاق. این کلیپ ترکیب ماهرانه‌ای از حق و باطل است. داعشی‌ها را متدینین بدون انسانیت معرفی می‌کند. مغز حرفش چیزی جز تحقیر و نابودی دین نیست. آخرش هم می‌خواهد بطور نامحسوس القا کند که: «آیا بهتر نیست «انسانیت» را جایگزین ادیان مختلفی کنیم که با دستورات و اختلافات خود دردهای بشر را بیشتر می کنند؟» «وقتی انسان بودن و نگاه انسانی در روابط اخلاقی تعریف دارد می‌توان با این مدل نگاه به تعالی رسید چه نیازی است به اینکه حتما در قید مسائل دینی باشیم؟» و خلاصه کلا دین را کنار بگذاریم. به بیان مولا: يُؤْخَذُ مِنْ الْحَقِّ ضِغْثٌ وَ مِنْ الْبَاطِلِ ضِغْثٌ فَيُمْزَجَانِ، فَهُنَالِكَ يَسْتَوْلِي الشَّيْطَانُ عَلَى أَوْلِيَائِهِ(خطبه ۵٠ نهج‌البلاغة). این شخص برای اثبات دروغش(تفکیک دین و انسانیت) دو مغالطه را یا جاهلانه یا خائنانه ترکیب کرده است: یکی مغالطه «تعریف نادرست». این شخص نه دین را تعریف می‌کند نه انسانیت را، سپس برای تعریف انسانیت، مؤلفه‌های دین را بر انسانیت بار می‌کند و معنای دین را به مناسک دینی مسلمین(نماز و روزه‌های عوام الناس) تنزل می‌دهد. در حالی که حقیقت دین یعنی آموزه‌های وحیانی ثقلین. دین و انسانیت هم‌زاد و هم‌ذات هم‌اند. اولین انسان(حضرت آدم ابوالبشر)، اولین پیامبر هم هست. تعریف قرانی انسان، «خلیفة الله» است(نک: بقره: ۳٠). اگر دین نبود، انسانیتی هم نبود. به بیان امام عسکری علیه السلام: «لَوْلا مُحَمَّدٌ وَ الْاوْصِياءُ مِنْ وُلْدِهِ لَكُنْتُمْ حَيارى‌، كَالْبَهائِمِ...»(بحار، ج۵٠، ص۳۲٠)-اگر محمد و اوصیای بعد از او نبودند، شما مانند چهارپایان حیران و سرگردان بودید-. انسانیت آدمی بدون دین فعلیت نمی‌یابد و در صورت نبود دین انسان تفاوتی با حیوانات نخواهد داشت و حتی این جناب انسان ثابت کرده بدون دین از حیوانات هم پایین‌تر می‌رود. معيار خوبي و بدي و انساني زيستن، دین است و لا غیر. دین نسخه زیست انسانی؛ و انسانیت، سبک‌زندگی دینی است: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ»(انفال: ۲۴). انسانیت یعنی برخورداری از فطرت انسانی که اساسا مبتنی بر خداشناسی و کمال‌طلبی و گرایش به دین آفریده شده است. امیرالمؤمنین علیه السلام: «فإنّي على الفِطرَةِ»(امالی طوسی، ص۲۱٠). دوم: مغالطه «اثبات مدعا با مثال‌های نقض عقیم». برای اثبات مدعای خود به مثال‌های ناقص دین‌داری یا مدعیان دروغین دین‌داری استناد می‌کند و این هم نوعی مغالطه است. برای کشف رفتار دین‌مدار که نمی‌شود به رفتار مسلمانان کوچه و بازار استناد کرد، بلکه باید به «سیره معصوم» مراجعه کرد و دید دین‌داران واقعی چگونه رفتار می‌کردند. دقیقا نقطه عطف انحرافات مبلغان بدعتی مثل دین انسانیت، جدایی آنان از اهل بیت علیهم السلام است. چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند. امکان ندارد کسی ادعای انسانیت کند در حالی که دین نداشته باشد. انسانیت بدون دین، یعنی اخلاق بی‌پشتوانه، مثل اسکناس بدون پشتوانه که با کاغذ باطله فرقی ندارد. انسانیت بدون دین از محالات است. یکی از علت‌های اینکه رهبر حکیم انقلاب بیش از بیست‌سال است روی مقوله علوم انسانی اسلامی تأکید دارد، همین خطر بدعت دین انسانیت است. کاش جوانان خوب و عزیز ما کتاب مغالطات (نوشته علی‌اصغر خندان) را بخوانند تا این قدر راحت در دام این التقاطات و مغالطات و سفسته‌ها نیفتند. در پایان ناگفته نماند که برخی از مبلغین دین انسانیت، شبهه شیطانی خود را با این بیان حضرت سیدالشهداء درمی‌آمیزند:«یا شیعة آل‌أبی‌سفیان! إِنْ لَمْ‌یَکُنْ لَکُمْ دینٌ، وَکُنْتُمْ لاتَخافُونَ الْمَعادَ، فَکُونُوا أَحْراراً فِی دُنْیاکُمْ هذِهِ، وَ ارْجِعُوا إِلى أَحْسابِکُمْ إِنْ کُنْتُمْ عَرَباً کَما تَزْعُمُونَ»؛ اگر دین و ایمانى ندارید و از حسابرسى معاد نمى‌‏هراسید، پس بیایید و در زندگى این جهان آزادمرد و آزادمنش باشید و اگر به‌راستى خود را عرب