فتند که جمعیت برای ملاقات آمده، بفرمایید، باز بلند می شدند و لباس خانه را در می آوردند و لباس ملاقات را می پوشیدند؛ یعنی هر چیز به جای خود.[41]
4. آقای کفاش زاده نقل می کنند که: از دختر امام شنیدم که امام پیژامه و زیر پیراهنی و حتی دستمال خود را اتو می کردند؛ بیش تر هماهنگ و همرنگ می پوشیدند، لباس رو را هم اتو می کردند.[42]
5. نقل شده است: امام، هفته خود را به دو قسمت کرده بودند و در هفته، دو بار استحمام می کردند. یکی صبح جمعه همراه با غسل جمعه و صبح سه شنبه وسط هفته. در این دو روز اصلاح سر و صورت را هم انجام می دادند و برای اصلاح سر از فرزندان و یا خانم کمک می گرفتند و لباسهای خود را تعویض می کردند و لباس پاکیزه می پوشیدند. [43]
6. خانم زهرا اشراقی (نوه دختری امام (س)):همیشه از چند متری اتاق امام، بوی عطر به مشام می رسید. آقا همیشه یک شانه و آینه کوچک کنار دست خود داشتند و از دو شیشه عطر که یکی در جانماز و دیگری در طاقچه بود، استفاده می کردند. [44]
7. خانم زهرا مصطفوی (دختر امام (س)): امام هر روز هفت بار عطر یا ادکلن می زدند. چون بین دو نماز مستحب است عطر بزنند و ریش خود را شانه کنند، لذا هم عطر، هم شانه در سجاده شان بود. و حتی در نوع گذاشتن تسبیح به مستحبات و نظم اهمیت می دادند و تسبیح را به صورت خاصی بالای سجاده قرار می دادند. [45]
8. مرحوم حاج سید احمد خمینی (فرزند امام): شبی که قرار بود فردایش عراق را ترک کنیم، دیدنی بود. مادرم و خواهرم و حسین برادرزاده ام و همسرم و همسر برادرم، همگی حالت غیرعادی داشتند. تمام حواس من متوجه امام بود؛ ایشان چون شب های قبل سر ساعت خوابیدند، و چون همیشه یک ساعت و نیم به اذان صبح، برای نماز شب برخاستند. [46]
9. آقای قائدی (روزنامه نگار فرانسوی) می گوید: دو تن از همکارانم در گزارشی که برای مجلهژون افریک تهیه کرده اند، نوشته اند: در هواپیمایی که امام را به تهران می برد، همه نگران بودند که آیا می توانند در تهران فرود بیایند؟ یا این که مورد حمله هواپیماهای شکاری رژیم شاه قرار می گیرند. هیچ کس از این نگرانی نتوانست بخوابد جز یک نفر که آن هم شخص امام خمینی بود که به طبقه بالای هواپیما رفتند و روی زمین دراز کشیدند و تا صبح خوابیدند. [47]
6 ـ شجاعت
شجاعت، در لغت، به معنای استواری و استحکام قلب و اراده در شرایط سخت و درگیری های طاقت فرسا است. [48] شجاعت، امری قلبی است و در فارسی، به معنای دلاوری و دلیری [49] و ضد ترسویی و اضطراب است که از ناتوانی نفس و ضعف یقین، سرچشمه می گیرد. چنانچه حضرت علی (ع) فرمود: «شِدَةُ الجُبنِِ مِن عَجزِِ النّفسِِ وَضَعفِ الیَقین»؛ [50] ترس زیاد از ناتوانی نفس و ضعف یقین است.
در قرآن، واژه شجاعت صراحتاً نیامده است اما تعابیر دیگری؛ نظیر شدت، استقامت، صبر، مقاومت و ثبات قدم، آمده است. بنابراین، شجاعت و صبر رابطه تنگاتنگی با هم دارند. امیرمؤمنان؛ علی (ع) در این رابطه می فرمایند:«الصَّبرُ شُجاعَة»؛[51] صبر شجاعت است.
نمونه ها
صلابت محض
حجت الاسلام غیوری نقل می کند:هیچ گاه در برابر هیچ یک از مخالفین داخلی و خارجی، کوچکترین ضعفی را از خود نشان ندادند. و هر قدر مخالف قوی تر بود، ایشان سختتر و طبق تشخیصشان، با تمام قدرت برخورد می کردند. آن روزی که ایادی طاغوت به مدرسه فیضیه یورش آوردند و بنا این بود که بعد از اتمام جنایاتشان در فیضیه، به منزل امام حمله ور شوند، حضرت راضی نشدند درب خانه را ببندند.[52]
اصلاً نمی دانم ترس چیست؟
دکتر پور مقدس؛ از پزشکان مراقب و معالج امام، نقل می کند: از اهل بیت امام شنیدم که ایشان در جلسات خصوصی شان گفته بودند: من اصلاً به چیزی مثل پدیده ترس خو نگرفته ام و نمی دانم ترس چیست؛ یعنی وقتی آدمی می ترسد چطور می شود و ما از نظر پزشکی این قضیه را لمس کردیم که اصلاً ترس در تن امام وجود نداشت؛ چرا که از نظر فیزیولوژی و پزشکی، کسی که بترسد، ماده ای در بدنش ترشح می شود به نام «آدرنالین» و این ماده در ضمن ترسیدن، مسئول تظاهرات ترس است؛ یعنی باعث افزایش تعداد ضربان قلب می شود، رنگ انسان سفید می شود، بدن به لرزش و ارتعاش درمی آید، فشار خون بالا می رود و حالت نامطلوبی در شخص ایجاد می شود و ما که دقیقاً هشت نه سال نبض امام در دستمان ... بود و حتی این اواخر که قلب ایشان به طریقه «تله مانیتور»... کنترل می شد... و در این مدت ناملایمات زیادی رخ داده بود... هرگز ندیدیم ضربان قلب امام بالا رود. [53]
7ـ هنرمندی و هنرپروری امام (س)
گر در سرت هوای وصال است حافظا باید که خاک درگه اهل هنر شوی
حضرت امام در زمینه هنرهای گوناگون، یک هنرمند به تمام معنا و برجسته بودند. هنری که از فطرت پاک و متعالی او سرچشمه گرفته و در بستر تعلیم و تربیت اسلامی شکوفا شده و با زیباترین قالب ها و مفاهیم متعالی الهی به ثمر نشسته و همواره در خدمت نشر و ترویج