عددی برای ابدال برشمرده شده است که از آن جمله می‌توان به راضی بودن به قضای خداوند، صبر بر محارم خدا، خشمگین شدن برای خدا، بخشش و گذشت، احسان به کسانی که در حقّ آنها بد کرده‌اند، مواسات، جود و سخا و خیرخواهی اشاره کرد.17 در یکی از این روایات ابن مسعود از پیامبر گرامی اسلام(ص) چنین نقل می‌کند: «پیوسته چهل نفر از امت من هستند که قلب‌هایشان همانند قلب حضرت ابراهیم است. خداوند به وسیله آنها بلاها را از اهل زمین دور می‌گرداند که به آنان ابدال گفته می‌شود. سپس رسول خدا فرمود: بدانید که اینان هرگز این مقام را از خواندن نماز و گرفتن روزه و پرداخت صدقه به دست نیاوردند. عرض کردند: ای رسول خدا! پس به چه چیز به این مقام رسیدند؟ پیامبر فرمود: «به وسیله جود و بخشش و خیرخواهی برای مسلمانان.» 18 همچنین در مورد جایگاه و مرتبه ابدال گفته‌اند: «ابدال از نظر مراقبه، در مرتبه‌ای پایین‌تر از اوتاد قرار دارند و گاه از آنان غفلت سر می‌زند، ولی با یاد کردن [از خدا] آن را جبران می‌کنند. و عمداً از آنها گناهی سر نمی‌زند.»19 گفتنی است در مورد تعداد ابدال روایات متفاوتی نقل شده است. حداقل تعداد نقل شده در روایات سی نفر و حداکثر آنها هشتاد نفر است.20   ج) نجبا نجبا جمع «نجیب» در لغت به معنای مردمان نجیب و اصیل و بزرگزاده و گرامی گوهر است و در اصطلاح صوفیه بر چهل مرد که مأمور اصلاح احوال مردم و حمل اثقال آنها و متصرف در حقوق خلق هستند، اطلاق می‌شود.21 در «فرهنگ معارف اسلامی»22 و «دایرة المعارف معارف و معاریف»23 نیز بر همین معنا تاکید شده است. نجبا از نظر جایگاه و مرتبه معنوی در درجه‌ای پایین‌تر از ابدال قرار دارند.24 «گفته شده است: هرگاه یکی از اوتاد چهارگانه کم شود، یک نفر از گروه چهل نفره(ابدال) جانشین او می‌شود. و هنگامی که یک نفر از گروه چهل نفره کاسته شود، فرد دیگری از گروه هفتاد نفره(نجبا) به جای او قرار می‌گیرد. و اگر یکی از گروه هفتاد نفره از دست برود، به جای او کسی از گروه سیصد و شصت نفره (صالحان) گذاشته می‌شود. و در صورتی که یکی از این گروه سیصد و شصت نفره کم شود، شخصی از سایر مرد جایگزین او می‌شود.» د) صلحا (صالحان) صلحا، جمع «صلیح»، به معنای صالح است. 25 این واژه  در بر گیرنده عموم انسان‌های شایسته‌ای است که به وظایف و تکالیف شرعی خود عمل و از گناهان پرهیز می‌کنند. شیخ کفعمی درباره این گروه می‌نویسد: «صالحان، مردمان پرهیزکاری هستند که به صفت عدالت آراسته شده‌اند. گاه از آنان گناه سرمی‌زند، ولی با طلب آمرزش و پشیمانی آن را جبران می‌کنند. خدای تعالی می‌فرماید: «در حقیقت، کسانی که [از خدا] پروا دارند، چون وسوسه‌ای از جانب شیطان بدیشان برسد [خدا را] به یاد آورند و بناگاه بینا شوند.»26 و 27 گفتنی است، شیخ کفعمی(ره) پس از بیان مراتب چهارگانه یاد شده، اضافه می‌کند: «گفته شده است: هرگاه یکی از اوتاد چهارگانه کم شود، یک نفر از گروه چهل نفره(ابدال) جانشین او می‌شود. و هنگامی که یک نفر از گروه چهل نفره کاسته شود، فرد دیگری از گروه هفتاد نفره(نجبا) به جای او قرار می‌گیرد. و اگر یکی از گروه هفتاد نفره از دست برود، به جای او کسی از گروه سیصد و شصت نفره (صالحان) گذاشته می‌شود. و در صورتی که یکی از این گروه سیصد و شصت نفره کم شود، شخصی از سایر مرد جایگزین او می‌شود.»28 افزون بر گروه‌های چهارگانه یاد شده، در كلمات برخی بزرگان به عناوین دیگری برای گروه‌های مختلف یاران امام زمان(علیه‌السلام) اشاره شده است كه به نظر می‌رسد با گروه‌های قبلی هم‌پوشانی داشته باشد. عناوین این گروه‌ها به قرار زیر است: ه) نقبا (نقیبان) نقبا، از نظر لغوی، جمع «نقیب» به معنای سالار، پیشوا، رئیس، سرپرست گروه، سردسته، بزرگ‌تر و کسی است که معرفت به احوال مردم داشته باشد.29 در «لغت‌نامه دهخدا» در بیان معنای اصطلاحی نقبا چنین آمده است: «نقبا، در اصطلاح صوفیه، کسانی هستند که بر خفایای باطن مردم اشراف دارند و خفایای ضمایر مردم بر ایشان آشکار است، چه پرده‌ها از برابر چشم باطن ایشان برداشته شده است و ایشان سیصد تن هستند. [آنها] از اصناف اولیا و رجال الغیب باشند که مأمور دستگیری بندگان خدایند.»30   و) رجال الغیب برخی علمای لغت، رجال الغیب را این گونه معنا کرده‌اند: «گروهی از مردان خدا که از نظر مردم دنیا پوشیده‌اند و جهان به وجود ایشان قوام دارد.»31 نویسنده کتاب «معارف و معاریف» نیز در تعریف این واژه می‌نویسد: «رجال الغیب یا نجبا هفت تن‌اند که در عالم پراکنده و از دید همگان پنهان‌اند.»32 با توجه به مطالب یاد شده شاید بتوان گفت که رجال الغیب همان ابدال یا نجبا هستند.    1. محمد بن یعقوب الکافی، ج1، ص 340، شیخ طوسی، کتاب الغیبه، ص 102؛ محمدباقر مجلسی، بحارالأنوار، ج 52، ص 153، ح 6. 2. بحارالأنوار، ج 52، ص 334، ح 64. 3. در بخشی از این دعای شریف كه از امام صادق(علیه‌