🔘پیرمردی هر روز تومحله پسرکی رو با پای برهنه می دید که با توپ پلاستیکی فوتبال بازی میکرد؛ روزی رفت و یه کفش کتونی نو خرید و اومد به پسرک گفت بیا این کفشا رو بپوش پسرک کفشا رو پوشید و خوشحال رو به پیرمرد کرد و گفت شما خدایید؟ پیرمرد لبش را گزید و گفت نه پسرجان پسرک گفت پس دوست خدایی، چون من دیشب فقط به خدا گفتم کفش ندارم
"دوست خدا بودن سخت نيست"
🔘 به همراه مبارز مسلح شوید👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2921267208C260ef2f622 🇮🇷