🔹اسب امام در اطراف آن حضرت می‌چرخید و خود را به خون امام آغشته می‌کرد.(43) 🔸ابن سعد گفته بود: ▪️«این اسب، از اسبان خوب پیامبر است. او را بگیرند و محاصره کنند» اما مردم شام در این امر ناکام مانده بودند. بنابراین گفت: ▪️«او را رها کنید تا ببینم چه می‌کند.» 🔹او پیشانی خود را به خون حسین آغشته کرد و شیهه ای زد.(44) به فرموده امام باقر(علیه السلام) آن حیوان پیوسته از ستم به حسین و از امتی که پسر پیامبرش را کشته، می‌نالید و آن حیوان شیهه‌کنان به خیمه‌گاه می‌دوید.(45) 😭«هنگامی که چشم زنان به آن اسب با یال و کاکل پر خون و زین واژگون افتاد، از خیمه‌گاه بیرون ریخته، موی پریشان کردند و بر صورت سیلی می‌زدند. بر چهره خود می‌نواختند، و فریاد ناله سر داده بودند. بعد از عزت، به ذلت و خواری افتادند و به سوی قتلگاه حسین شتابان می‌دویدند.»(46) ✳️ام کلثوم فریاد می‌زد: ▪️«ای محمد و ای پدرم، ای علی جان و ای جعفر طیار و ای حمزه (سیدالشهداء) این حسین است که عریان به روی خاک کربلا افتاده.»(47) 😭اما زینب(سلام الله علیها) اینگونه می‌نالید: ▪️"وا اخاه، وا سیداه، وا اهل بیتاه، لیت السماء اطبقت علی الارض و لیت الجبال تدكدكت علی السهل(48)؛‌ ▪️«وای برادرم! وای آقایم! وای اهل بیتم! ای کاش آسمان بر زمین می‌افتاد و کوهها بر دشت‌ها به هم می‌خورد.» 🔹حضرت زینب (سلام الله علیها) نزدیک امام رسیده بود. 🔸در همان حال عمر بن سعد با عده‌ای از یارانش به قتلگاه نزدیک شده بود و امام در آخرین لحظات عمر شریفش به سر می‌برد. 🔸پس زینب فریاد زد: ▪️«ای عمر! اباعبدالله را می‌کشند و تو به او می‌نگری؟» وقتی عمر سعد از زینب روی گرداند، اشک چشمانش بر موهای چهره‌اش جاری شد.(49) 🔹زینب فرمود: ▪️«ویحکم، اما فیکم مسلم، فلم یجیبها احد(50)؛ ▪️وای بر شما! آیا در بین شما مسلمانی نیست؟ احدی او را پاسخ نداد.»  🔸پس از آن ابن سعد فریادی بر سر مردم زد که: بر او فرود آیید و او را راحت کنید» 😭شمر با سرعت بر گودال وارد شد و بر سینه امام نشست و محاسن شریف آن ولی اعظم الهی را گرفت و با دوازده ضربه(51) سر مقدس عزیز زهرا(سلام الله علیها) را از تن مقدسش جدا ساخت.😭😭😭 🔹آخرین مناجات امام «الهی رضاً برضاک؛ خدایا به رضای تو راضی و خشنود هستم» و آخرین کلامش «بسم الله و بالله و فی سبیل الله؛ به نام خدا و به کمک خدا و در راه خدا» بود. -------------------------------------------------- 📘40- اقبال الاعمال، ج1، ص 315 و ج 3، ص 304؛ موسوعه کلمات الامام الحسین، ص 510- 509 . 41- موسوعه کلمات الامام الحسین، ص 510 . 42- ریاض المصائب، ص 465؛ موسوعه کلمات الامام الحسین، ص 510 . 43- امالی الصدوق، ص 98؛ مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص 37 . 44- بحارالانوار، ج 10، ص 205 . 45- مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص 37 . 46- بحارالانوار، ج 98، ص 322. 47- بحارالانوار، ج 45، ص 60؛ مقتل الحسین خوارزمی، ج 2، ص 37 . 48- اللهوف، ص 54 . 49- الکامل فی التاریخ، ج 2، ص 572 . پایان🖤